صعود رضاخان
به قدرت رسیدن رضاخان،در ایران،زمینهها و شرایط حضور و نفوذ صهیونیستها را درایران بیش از پیش تسهیل نمود.اما پیش از آن،این تشکیلات جهانی صهیونیسم بود که موجبروی کار آمدن رضاخان در ایران شده بود.
امپراتوری جهانی صهیونیسم تحت رهبری خاندان روچیلد در صعود رضاشاه نقش اصلی واساسی را به عهده داشت.درباره جایگاه این خانواده در جامعه جهانی یهود و نیز دنیای غرب بهقدر کافی سخن رفته است.
نام روچیلد برای جهودان صهیونیست نامی افتخار آفرین و با عظمت و ارزشمند استو این خطاب از جانب دولت انگلستان[بیانیه بالفور وزیر امور خارجه وقت بریتانیا درسال 1917 م]،به منزله به رسمیت شناختن ریاست و زعامت روچیلد بر یهودیهایانگلیس و بلکه اروپا و جهان است.
منابع تاریخی و سیاسی،بارون ادموند روچیلد را بنیانگذار نخستین حرکت عملیصهیونیسم شناختهاند.مورخان و نظریه پردازان صهیونیست نیز از او به عنوان«پیشوای سیاسیصهیونیسم»و یا«پدر ییشو»یاد کردهاند.زیرا نام او با مسأله استقرار یهود در فلسطین و تأسیسدولت اسرائیل پیوندی ناگسستنی دارد.
استراتژی صبورانه روچیلدها به منظور تأسیس«تمدن بزرگ یهود»در خاورمیانه ازنیمه قرن نوزدهم آغاز شد و در انطباق با سیاستهای استعمار و امپریالیسم غرب بهسوی هدف خود گامهایی خاموش و سنجیده برداشت.به اعتقاد ما،ایران دراستراتژی روچیلدها جایگاه اساسی داشت و لذا میتوانیم صعود سلطنت رضاخان راگامی از سوی صهیونیسم به منظور تأمین شرایط لازم برای تأسیس«تمدن یهود»درخاورمیانه ارزیابی کنیم.این گام توسط اردشیر ریپورتر،سرجاسوس انگلیس درایران به فرجام رسید و رژیمی ضد اسلامی و لائیک استقرار یافت که وظیفه داشت باسرکوب فرهنگ اسلامی مردم ایران،این نیروی عظیم را از منطقه خاورمیانه بیگانهو منزوی سازد.همزمان در خاورمیانه عربی نیز رژیمهای پوشالی و خلق الساعهتأسیس گردید.
بر این اساس،چندان بیمناسبت نبود که کانونهای صهیونیستی داخل ایران،به مناسبتکودتای سوم اسفند(1299 ش)،رضاخان،همه ساله مراسم جشن و یادبود برگزار میکردند و اینحادثه را گرامی میداشتند.مندرجات نشریات یهودیان ایران در دوره پهلوی سندی گویا در اینباره است.
منابع یهودی و صهیونیستی نیز از دوران مزبور به عنوان«عصر طلایی یهود»یاد کردهاند.
«تاریخ یهود ایران»در این باره معترف است:
اگر گفته شود که زمان«رضا شاه کبیر»برای یهودیان ایران نظیر زمان«کورش کبیر»وعصر فرزند او«محمد رضا»نظیر عصر داریوش اول گردیده،راه اغراق نپیمودهایم.آزادی یهودیان ایران و اجرای اعلامیه«بالفور»که-در زمان رضا شاه کبیر بود-واجتماع پراکندگان[یهود]در زمان محمد رضا شاه،این دو نظر را تأیید و تقویتمیکند.
به هر روی آن گونه که اسناد حکایت میکنند،«اردشیر جی(ریپورتر)سرجاسوس انگلیس ومأمور پرورش یافته دستگاه امپراتوری روچیلدها،در«تهران از پس پرده،دیکتاتوری آهنینرضاخان را هدایت»و مطامع صهیونیسم جهانی را در ایران دنبال و طرحها و برنامههای آنان رادر این سرزمین پیاده میکرد.
تبلیغ و ترویج اندیشه و فرهنگ مورد قبول کانونهای صهیونی در ایران عصر پهلوی،حرکتیحساب شده و هدفدار از سوی امپراتوری جهانی صهیونیسم در این کشور بود که با کودتای سوماسفند رضاخان در سال 1299 ش،شروع شد.نفوذ خزنده صهیونیسم در فرهنگ ایران از دوران رضاشاه آغاز شد و در واقع یکی ازاهداف«باستان گرایی»فروغی القاء پیوندهای کهن دو قوم ایرانی و یهود،در قبال«توحش»اعراب[!]بود[...].
بدین سان علی رغم فرهنگ اسلامی مردم ایران که همبستگی امت اسلامی را درچارچوب تمدن واحد اسلامی توصیه مینمود و پا به پای اسلامزدایی و سرکوبخشن روحانیت،ترویج فرهنگ ماقبل اسلامی در دستور کار قرار گرفت و چنین القاشد که گویا بین آیین کهن ایرانیان و دین یهود وجوه اشتراک فراوان بوده است وهمانگونه که کورش منجی«قوم ستمدیده یهود»بود،ایران کنونی نیز باید حامی ونجات بخش قوم آواره یهود باشد! روشن است که این تبلیغات هدفی بجز جداییمردم ایران از مردم مسلمان منطقه و ایجاد همدردی با مهاجرین یهودی درفلسطین و یا حداقل بیتفاوتی،را پی نمیگرفت.این مشی تبلیغاتی نقش پس پردهروچیلدهای انگلستان را در هدایت عوامل ایرانی اینتلیجنس سرویس نشانمیدهد.توجه داشته باشیم که برخی عوامل ایرانی بریتانیا چون قوام الملک شیرازیو ذکاء الملک فروغی،طبق روایت مشهور،یهودی الاصل بودهاند.
گفتنی است؛محمد علی فروغی،ملقب به ذکاء الملک،با انقراض سلسله قاجار و روی کارآمدن سردار سپه،کفیل نخست وزیری گردید.پس از اینکه رضاخان بر تخت شاهی نشستفروغی به عنوان نخست وزیر،اولین کابینه او را تشکیل داد.او در دوران رضاخان سه بار بهنخست وزیری رسید.
قبل از روی کار آمدن رضاخان نیز مدتی نماینده مجلس شورای ملی و زمانی نیز رئیسمجلس و در دورانی هم وزیر مالیه،وزیر دارایی،وزیر عدلیه،وزیر امور خارجه و رئیس دیوان عالیتمیز بود.فروغی در دوران سقوط رضاخان نیز نخست وزیر بود.جالب اینکه وقتی محمد رضاپهلوی به جای پدرش بر تخت سلطنت نشست باز هم فروغی به عنوان نخست وزیر اولین کابینهرا در دوران محمد رضا تشکیل داد.
نقش فروغی در دوران حکومت رضاخان و فراماسون بودن او،به اندازه کافی گویایجهت گیری همه فعالیتهای او هست،ولی گفتنی است که بعضی از کوششهایکاملا ضد اسلامی که در دوره رضاشاه انجام شد،دقیقا در زمانی بود که فروغیمشاغل مهم و تعیین کننده به عهده داشت و چه بسا که اساسا با نظر او این وقایعصورت میگرفت،چرا که به روشنی میدانیم که رضاشاه،حتی آن اندازه فهم وسوادی که لااقل به درد استعمار هم بخورد،نداشت و لذا منطقی است که بپذیریم،مطامع استعمار را کسی چون فروغی باید تأمین میکرد.
درباره میزان نقش فروغی در به قدرت رسیدن رضاخان و تأسیس سلسله پهلوی و عملکردسیاسی و کارنامه فرهنگی او در بعضی منابع،اطلاعات ارزشمند و خواندنی به چشم میخورد.مطالعه این اطلاعات نه تنها نشانگر تلاشهای ضد اسلامی و تحرکات مرموز این عنصر فراماسونیهودی تبار است بلکه بیش از همه نشان دهنده ماهیت این قبیل عناصر سیاسی و پیوند آنها باکانونهای پس پرده قدرت در دنیای معاصر است که به خوبی استراتژی هماهنگ امپراتوریصهیونیسم را در ابعاد سیاسی،تاریخی و به خصوص فرهنگی در کشور ایران تبیین و آشکارمیسازد.
به هر روی،دوران حاکمیت پهلوی را،دوران شکوفایی صهیونیسم در این سرزمین،به ویژهدر میان یهودیان ایران به حساب آوردهاند.[در این دوران]«گرایش اصلی سیاسی در میانجامعه یهودیان ایران،صهیونیزم بود.»
بعضی منابع صهیونیستی،دوران سلطنت محمد رضا پهلوی را عصر ممتاز برای رشد و ترقییهود ایران ارزیابی کردهاند:دوران دوم سلطنت محمد رضا شاه پهلوی از نظر یهودیان ایرانی،دوران آزادیهایاجتماعی،رفاه نسبی و ترقی بیسابقه بود.اما در همین دوران با تثبیت کشورنوبنیاد اسرائیل و غرور و افتخار ناشی از آن در بین یهودیان عالم،تعداد وسیعی ازیهودیان ایران متوجه صیونیزم و اسرائیل شدند.در این زمان هرگونه فعالیت سیاسی[در ایران]ممنوع بود.گرایش اصلی یهودیان ایران در جهت صیونیزم فعال و جذبمهاجرین جدید[به فلسطین]بود.اسرائیل برای جامعه یهودی[ایران]جاذبهایسحرآمیز داشت.
این همه،صرفا به دلیل شرایط و بستری فراهم آمده بود که دستگاه پهلوی برای قوم یهود درایران رقم زده بود.به بیانی دیگر،این موقعیت را یهودیان مدیون سلسله پهلوی بودند.به اعترافمنابع یهودی،به همان میزان که شاهان پهلوی مورد اطمینان و علاقه محافل یهودی وصهیونیستی بودند،آنان خود نیز اعتماد کامل به یهود داشتند.
رضاشاه به یهودیان اعتماد تام و کامل داشت و به یهودیان جهان به ویژه آلماناحترام میگذاشت.یکی از بهترین دلایل این ادعا همین که پزشک مخصوصرضاشاه«دکتر کورت اریش نومان»که نخست در برلین طبابت میکرد و بعدا به ایرانمهاجرت کرده بود یک آلمانی یهودی تبار بود.
در مقابل،کانونهای مرموز یهودی نیز همواره یاد و نام رضاخان را گرامی داشته،و به خصوصکودتای سوم اسفند را به عنوان سرآغاز به قدرت رسیدن رژیم پهلوی،همیشه مورد ستایش قراردادهاند.
نشریه عالم یهود در سال 1334،طی سر مقالهای در این خصوص نوشت:
با فرا رسیدن روز تاریخی سوم اسفند،یعنی روز تجدید استقلال و آزادی ایران،همهرا به یاد رشادت و از خودگذشتگی رادمردی دلیر میاندازد که عظمت و اقتدار ازدست رفته نیاکان بزرگ و پرافتخار ما را دوباره به دست آورد.[...]شادروان رضا شاهکبیر با کودتای سوم اسفند تحول عظیم و قابل ستایش در کشور ایجاد کرد[...]بعدهابا رفع حجاب از بانوان و متحد الشکل کردن مردم ایران و ایجاد آبادیهای با عظمتدر اغلب شهرهای ایران نام خود را برای همیشه زنده نگهداشت[...]روز سوم اسفندبرای مردم ایران روزی تاریخی و فراموش نشدنی است و به پاس این خدمت مقدسبه روان آن شاهنشاه فقید درود میفرستیم.
یادآوری این موضوع ضروری است که این جماعت از کودتای 28 مرداد 1332 نیز همیشهپشتیبانی و از آن به نیکی یاد کرده و در گرامی داشت آن همواره کوشیدهاند.این بخش از مقاله«عالم یهود»با عنوان«مراسم روز 28 مرداد در بین یهودیان ایران»،خواندنی است:
مراسم روز تاریخی 28 مرداد از طرف کلیه یهودیان ایران با شادی و سرورزیاد الوصفی برگزار گردید.در تهران طاق نصرت بسیار باشکوهی از طرف انجمن کویکلیمیان در خیابان سیروس برپا گردیده بود که در شب 28 مرداد افتتاح گردید.درمراسم افتتاح که با پذیرایی یکی از مدعوین توأم بود ابتدا آقای پیروزیان از طرفانجمن این روز تاریخی را تبریک گفته اضافه کردند که:ما کلیمیان ایران به شهادتتاریخ همیشه نسبت به شاهنشاه محبوب خود جان نثار بودهایم و برای حفظ تاج وتخت[...].
سپس هاراب یدیدیا شوفط خطابه مؤثری ایراد و دعای مخصوص ذات شاهانه رابه شرح ذیل قرائت کردند.
خداوند تبارک و تعالی که سلاطین را نجات میبخشد...ذات اقدس عدل پرور ودادگستر اعلیحضرت همایونی محمد رضا شاه پهلوی شاهنشاه جوان و محبوب ما رامبارک و آفرین فرماید.پروردگارا امیدواریم از کثرت و رحمت ذات اقدس ملوکانهارواحنا فداه را از هر آسیب و گزندی محافظت فرما.پروردگارا بقای سلطنتشاهنشاه ایران را در ظل مراحم بیپایانت مصون و محفوظ فرما...پروردگارا کوکباقبال شاهنشاه رؤف و مهربان ما را به اوج عظمت و رفعت برسان و عمر مبارکش راطولانی گردان.
ادامه دارد ...