سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مصاحبه خواندنی با عبدالله شهبازی جمعه 86/11/26 ساعت 9:24 صبح

مصاحبه خواندنی با عبدالله شهبازی

نام عبدالله شهبازی رو در تیتراژ سریال مدار صفردرجه و اخیرا سریال پدرخوانده زیاد دیده ایم در ادامه مصاحبه ای خواندنی با وی رو که برگرفته از کتاب پژوهه صهیونیت2 است می خونیم . البته مصاحبه مربوط به چند سال قبله ولی نکته ها و مطالبی که ایشون گفته خیلی جالب و جدیده . اینم مصاحبه امیدوارم که مفید باشه :

عبد الله شهبازی در عرصه تحقیقات تاریخی چهره شناخته شده‏ای است.اوبا کتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی چنان قدرتمندانه پا به میدان تحقیقات‏تاریخی گذارد.که به جرأت می‏توان گفت در دوران اخیر نظیری ندارد.امامهمترین اثر ایشان کتاب دیگری است:«زرسالاران یهودی و پارسی»؛اثری‏ارزشمند و بی‏بدیل.این اثر گرانقدر که تاکنون چهار جلد آن منتشر شده و سه‏جلد دیگر آن باقی مانده است.زوایای مختلفی از وقایع قرون اخیر و استعمار واستثمار را کاویده و به خوبی از عهده ارائه آن برآمده است.این کتاب در پی‏کشف ماهیت«غرب»است یعنی پنج قرن اخیر در اروپا-و مخصوصا انگلیس-و روسیه و آمریکا؛و از همه زوایای تاریخی و سیاسی و فکری و اقتصادی؛و دربرخی از مسائل در طول تاریخ.

در مورد ایران هم در موارد مختلف.مسائل متعدّدی کنکاش و بررسی وبسیاری از نقاط مبهم و ناگفته،مورد دقت قرار گرفته است و به کشف عرصه‏هایی توفیق یافته است که اساس اندیشه و نگاه معمول و رایج را از بن وبنیاد تغییر می‏دهد.

داعیه‏های بزرگ و شگفت‏آور کتاب زرسالاران یهودی و پارسی،در عین حال‏به طور کامل با اسناد و مدارک محکم و مورد قبول همگان و بر اساس شیوه‏های‏کاملا علمی و متقن اثبات شده است.

آنچه در پی می‏آید حاصل گفتگویی است با جناب آقای عبد الله شهبازی تا فقط بخشی از نکاتی را که می‏توان در این محدوده مطرح نمود.نشان داد و خواننده‏محترم را برانگیخت که همه آثار گرانقدر این محقق بزرگوار را مطالعه کند.

 

آغاز سخن‏

با تشکر از شما که در این گفتگو شرکت کردید.در ابتدا،به منظورآشنایی خوانندگان،مختصری درباره خودتان توضیح بفرمایید.

من هم تشکر می‏کنم که محبت کردید و تشریف آوردید.پدرم،حبیب الله شهبازی،از سران‏عشایر فارس بود.دو عمو و تعدادی از اعضای خانواده‏ام در سال 1311 به دست حکومت پهلوی‏قتل عام شدند.در سال 1334 در شهر شیراز به دنیا آمدم و نام یکی از این عموها را بر من نهادند.

پدرم از زمستان 1341 تا بهار 1342 در دفاع از امام خمینی رحمه الله در رأس مردم منطقه خود(کوهمره)به مقابله مسلحانه با حکومت پهلوی پرداخت و در 13 مهرماه 1343 به شهادت رسید.از 13 سالگی در ارتباط با آیت الله محیی الدین حائری شیرازی،که در آن زمان فعالترین روحانی‏هوادار امام در شیراز بودند،به فعالیت‏های سیاسی مخفی جلب شدم.برخی از اعلامیه‏هایی که‏پدرم صادر کرده در کتاب ایل ناشناخته به چاپ رسیده و برخی در مجموعه اسناد امام‏خمینی رحمه الله در ساواک منحله در دست انتشار است.تعدادی از اسناد مربوط به فعالیت‏های من درسال 1349 نیز در اسناد آیت الله شهید دستغیب منتشر شده است.

بعدها در ارتباط با فعالیت‏های سیاسی پنج بار به زندان افتادم و قریب به پنج سال از عمرخود را در حبس سپری کردم.آشنایی اولیه‏ام با تاریخ و اندیشه سیاسی در این سال‏ها و از طریق‏مراوده و دوستی با ده‏ها تن از زندانیان سرشناس سیاسی متعلق به همه جریان‏های سیاسی وفکری کشور صورت گرفت.نوجوان بودم و پرشور و به شدت جویای دانستن و آموختن.این‏سال‏ها تبعات مثبت و منفی برایم به ارمغان آورد.دورانی تأثیر گذار در زندگی‏ام بود که در کوران‏آن آموخته‏های فراوان کسب کردم.

تحصیلات خود را در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران به پایان بردم.در سال 1367 درتأسیس مؤسسه مطالعات و پژوهش‏های سیاسی و در سال 1374 در تجدید سازمان«مؤسسه‏پژوهش و مطالعات فرهنگی»به عنوان یک نهاد تخصصی مطالعات تاریخی و با نام جدید«مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران»مؤثر بودم و معاونت پژوهشی دو نهاد فوق را به عهده‏داشتم.در رابطه با مسئولیت‏های فوق،فصلنامه تخصصی«تاریخ معاصر ایران»و ده‏ها طرح‏پژوهشی،از جمله«فهرست نمایه مطبوعات ایران در دوره قاجاریه»و«دانشنامه ایلات و طوایف‏ایران»را طراحی و راه اندازی کردم.هم اکنون تمامی اوقات خود را به تدوین مجلدات پنجم تاهفتم کتاب زرسالاران اختصاص داده‏ام که امید دارم در سال 1381 به پایان رسد.

 

تألیفات منتشر شده

تاکنون چه آثاری از شما به چاپ رسیده است؟

1-ایل ناشناخته،پژوهشی در کوه نشینان سرخی فارس(نشر نی،1366).

2-مقدمه‏ای بر شناخت ایلات و عشایر(نشر نی،1369).

3-کودتای نوژه(مؤسسه مطالعات و پژوهش‏های سیاسی،1367).

4-سیاست و سازمان حزب توده(مؤسسه مطالعات و پژوهش‏های سیاسی،1370).

5-ظهور و سقوط سلطنت پهلوی،جلد دوّم:جستارهایی از تاریخ معاصر ایران(مؤسسه‏مطالعات و پژوهش‏های سیاسی،1369).

6-مطالعات سیاسی‏[مجموعه مقالات‏]،کتاب اوّل،1370.

7-مطالعات سیاسی‏[مجموعه مقالات‏]،کتاب دوّم،1372.

8-نظریه توطئه،صعود سلطنت پهلوی و تاریخنگاری جدید در ایران(مؤسسه مطالعات وپژوهش‏های سیاسی،1377).

9-زرسالاران یهودی و پارسی،استعمار بریتانیا و ایران،جلد اوّل:یهودیان و الیگارشی‏یهودی(مؤسسه مطالعات و پژوهش‏های سیاسی،1377).

10-زرسالاران یهودی و پارسی،استعمار بریتانیا و ایران،جلد دوّم:الیگارشی یهودی وپیدایش زرسالاری جهانی(مؤسسه مطالعات و پژوهش‏های سیاسی،1377).

11-زرسالاران یهودی و پارسی،استعمار بریتانیا و ایران،جلد سوم:آریستوکراسی و غرب‏جدید(مؤسسه مطالعات و پژوهش‏های سیاسی،1380).

12-زرسالاران یهودی و پارسی،استعمار بریتانیا و ایران،جلد چهارم:نخستین تکاپوهای‏فراماسونری(مؤسسه مطالعات و پژوهش‏های سیاسی،1380).

 

ظاهرا ویراستاری برخی آثار چاپ شده هم به عهده شما بوده است؟

بله؛علاوه بر تألیفات فوق،تدوین و ویرایش برخی کتب را نیز به عهده داشته‏ام که در زمان‏خود مؤثر بوده‏اند.اهم این کتب عبارتند از:

1-احسان طبری،شناخت و سنجش مارکسیسم(امیرکبیر،1368).

2-ظهور و سقوط سلطنت پهلوی،جلد اوّل:خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست‏(مؤسسه مطالعات و پژوهش‏های سیاسی،1369).

3-خاطرات نورالدین کیانوری(مؤسسه تحقیقاتی و انتشاراتی دیدگاه،1371).

4-خاطرات ایرج اسکندری(مؤسسه مطالعات و پژوهش‏های سیاسی،1372).و آثار در دست اقدام شما؟

علاوه بر مجلدات پنجم تا هفتم زرسالاران،کتابی با عنوان زندگی و زمانه شیخ ابراهیم‏زنجانی در دست تألیف دارم که ناتمام مانده است.این کتاب علاوه بر بررسی انقلاب مشروطه،متن کامل خاطرات منتشر نشده زنجانی را نیز در بر می‏گیرد.در طول دهه اخیر،مقالات ومصاحبه‏های فراوانی منتشر کرده‏ام که درج فهرست آن به درازا می‏کشد.

 

چه شد که مسئله زرسالاران یهودی برایتان جالب شد و کار را دراین زمینه شروع کردید؟

علاقه من به این مسئله از کتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی شروع شد.در حوالی سال‏1369 بر روی این کتاب کار می‏کردم و مطالبی تهیه می‏کردم که به عنوان جلد دوّم کتاب فوق‏منتشر شد با عنوان فرعی«جستارهایی از تاریخ معاصر ایران».مسئله مهم و جدید آن بیان نقش‏ریپورترها (اردشیر جی و پسرش شاپور جی) در تاریخ معاصر ایران است که قبلا کاملا ناشناخته‏بود.مسئله ریپورترها به علت اهمیتش تمام ذهن و علاقه من را به خود مشغول کرد و به دنبال‏ریشه یابی آن رفتم.می‏خواستم بدانم که چه کانون‏هایی در پشت این پدر و پسر بودند و چه‏علایق و انگیزه‏هایی سبب شد که اردشیر آن نقش بزرگ را در تأسیس حکومت پهلوی ایفا کند.

در وهله اوّل،روشن بود که اردشیر ریپورتر رئیس شبکه اطلاعاتی بریتانیا در ایران است.ولی این‏همه مسئله نبود.به عینه می‏دیدم که اردشیر علایق شخصی خاص خود را داشت و در واقع او یک‏کارگزار صرف و مجری اوامر دستگاه اطلاعاتی انگلیس نبود بلکه بنوبه خود در ایجاد علاقه درانگلیسی‏ها نسبت به خلع قاجاریه و تأسیس سلطنت پهلوی بسیار تأثیر داشت.این علایق از کجامی‏آمد؟از آنجا که اردشیر ریپورتر از زرتشتیان هند بود و به عنوان نماینده پارسیان هند در ایران‏حضور داشت،در بررسی خود به پدیده‏ای به نام الیگارشی پارسی رسیدم.

 

الیگارشی پارسی و ایران‏

پارسیان یک طایفه کوچک زرتشتی ساکن غرب شبه قاره هند هستند.در درون این طایفه،که در جریان سفر خود به بمبئی آن‏ها را از نزدیک دیده‏ام و اکثرشان مردم متوسط و زحمتکشی‏هستند،یک اقلیت بسیار ثروتمند وجود دارد که از قرن هیجدهم به طور عمده در شهر بمبئی‏مستقر بودند و در دستگاه استعماری بریتانیا بسیار قدرت داشتند.آن‏ها همه کاره شهر بمبئی‏بودند.توجه کنیم که در دوران استعماری،بمبئی از نظر اهمیت سیاسی و اقتصادی و میزان‏جمعیت،دومین شهر امپراتوری بریتانیا بود.اولی لندن بود و دومی بمبئی.در قرن نوزدهم واوایل قرن بیستم،بمبئی پایتخت امپراتوری بریتانیا در منطقه‏ای بزرگ به شمار می‏رفت که ازسمت شرق،دولت‏های محلی مرکز و غرب شبه قاره هند را در بر می‏گرفت و از سمت غرب به مصرو حبشه و سودان و قاره آفریقا می‏رسید.در این دوران،سرزمین‏های ایران و بین النهرین(عراق‏کنونی)و شبه جزیره عربستان و افغانستان و آسیای میانه در حوزه مسئولیت و نظارت حکومت‏بمبئی بود.

در بمبئی،قدرت اصلی در دست گروهی منسجم از ثروتمندان پارسی بود و بسیاری ازمأموران سیاسی و اطلاعاتی حکومت هند بریتانیا در سایر مناطق،یا منتخب آن‏ها بودند و یا دررابطه نزدیک با آن‏ها قرار داشتند.مثلا،این پارسیان،مثل اعضای خانواده‏های پتیت و خراس وعدن والا،نه تنها با عمان رابطه فعال تجاری داشتند بلکه بعضی از آن‏ها از طرف حکومت هندبریتانیا به عنوان مشاور امام مسقط عمل می‏کردند.سر هر مزجی عدن والا در اوایل قرن نوزدهم‏شخصیت بسیار متنفذی بود و همو بود که پس از تأسیس رسمی سلطنت پهلوی(آذر1304 ش.)،در مرداد 1305 در رأس یک هیئت بزرگ پارسی برای تبریک به رضا شاه به ایران‏آمد.این سفر به ابتکار اردشیر ریپورتر صورت گرفته بود.در زنگبار هم وضع همین گونه بود و یک‏پارسی به نام بهمن جی مانکجی داروخان والا به عنوان مشاور سلطان زنگبار در این کشور مستقربود و همه کاره سلطان به شمار می‏رفت و بعد از او دکتر فرامرز جی پستان جی در این مقام قرارگرفت که در عین حال استاد لژ فراماسونری زنگبار هم بود.در دولت‏های شبه قاره هند که به ظاهرمستقل بودند ولی به طور غیر رسمی در تحت نظارت حکومت هند بریتانیا قرار داشتند،باز این‏پارسیان به عنوان نمایندگان رسمی و غیر رسمی بریتانیا فعال بودند.مثلا در حیدر آباد دکن یکی‏از این پارسیان به نام داراب جی چنوی،همه کاره نظام(حاکم)حیدر آباد بود و اعضای خاندان‏ویکاجی تمام امور مالیه این دولت را در کنترل خود داشتند و به کمک بانک‏های خصوصی‏انگلیس،حکومت حیدر آباد را به شدت بدهکار خود کرده بودند.در دولت‏های پونا و بارودا هم‏همین سیستم وجود داشت.

بخش عمده ثروت این الیگارشی پارسی از طریق تجارت تریاک قرن نوزدهم به دست آمده‏است و در این دوران،آن‏ها شرکای مهم تجارت تریاک انگلیسی‏ها و آمریکایی‏ها و یهودی‏ها درشرق بودند.تجارت تریاک مهم‏ترین یا یکی از مهم‏ترین شاخه‏های اقتصاد جهانی در قرن‏نوزدهم بود و همین تجارت باعث شد که دو جنگ بزرگ میان قدرت‏های متحد اروپایی و چین،که قربانی اصلی این تجارت بود،رخ دهد که به«جنگ‏های تریاک»معروف است.

این الیگارشی پارسی بر اساس یک افسانه منظوم به نام قصه سنجان خود را از تبار اشراف وموبدان ساسانی می‏داند که گویا در زمان حمله اعراب به ایران برای حفظ عقاید و دین خود به‏غرب هند فرار کردند و کتاب‏های دینی خود را هم به هند بردند.سران این طایفه از اوایل قرن‏هیجدهم میلادی نه تنها با ایران ارتباطات گسترده داشتند بلکه در سرنوشت ایران نیز بسیارمؤثر بودند.در حمله خونین و شوم محمود افغان به ایران و اشغال اصفهان و انهدام دولت صفوی،این طایفه نقش جدّی داشت و فردی به نام نصر الله گبر نفر دوّم قشون افاغنه و سپهسالار محمودافغان بود.می‏دانیم که حمله محمود افغان به ایران مهم‏ترین حادثه‏ای است که سرنوشت‏تاریخی ایران را دگرگون کرد.در دوران جدید،اردشیر ریپورتر و پسرش،شاپور،نه تنهانمایندگان اینتلیجنس سرویس بریتانیا در ایران بودند بلکه نماینده این الیگارشی پارسی هم‏به شمار می‏رفتند.مثلا،اردشیر ریپورتر در تهران نماینده کمپانی تاتا بود که به الیگارشی پارسی‏تعلق دارد و حتی امروز هم بزرگ‏ترین کمپانی هندوستان به شمار می‏رود.

از زمان حضور جدّی استعمار بریتانیا در ایران تا جنگ دوّم جهانی،این بمبئی بود که جایگاه‏اصلی را در عملیات سیاسی و اطلاعاتی و نظامی و اقتصادی بریتانیا در ایران داشت نه لندن.این‏اشتباه بزرگی است که مورخین ما مرتکب می‏شدند و در بررسی نقش استعمار بریتانیا در ایران‏توجه خود را به لندن متوجه می‏کردند.تا زمانی که من کار خود را شروع کردم تقریبا هیچ کس به‏نقش حکومت هند بریتانیا در تحولات ایران توجه جدّی نکرده بود.من نشان دادم که کودتای‏1299 طرح حکومت هند بریتانیا،به ریاست لرد ریدینگ،و سازمان اطلاعاتی آن در ایران،به‏ریاست اردشیر ریپورتر بود که وزارت خارجه انگلیس،به ریاست لرد کرزن،با آن مخالف بود ومی‏خواست طرح خاص خود،قرارداد 1919،را تحقق بخشد.البته طرح کودتا در ایران از حمایت‏یک لابی بسیار مقتدر در دولت لندن برخوردار بود که هسته اصلی آن را شخص لوید جرج‏(نخست وزیر)و وینستون چرچیل(وزیر جنگ و بعد وزیر مستعمرات)و سر فیلیپ ساسون‏(منشی مخصوص لوید جرج)و ادوین مونتاگ(وزیر امور هندوستان)و سر هربرت ساموئل و سایراعضای لابی مقتدر صهیونیستی در دولت وقت انگلیس تشکیل می‏دادند.

وقتی که مسئله نقش بزرگ الیگارشی پارسی در تحولات تاریخ ایران برایم مسجل شد،طبعااین سئوال پیش آمد که این نقش چرا ناشناخته مانده و تاکنون هیچ کس به آن توجه نکرده‏است؟در این بررسی متوجه شدم که تعمدا در طول این دوران طولانی،نقش الیگارشی پارسی‏در ایران نانشناخته مانده و مسکوت گذارده شده است.به این ترتیب،تصمیم گرفتم نتایج‏تحقیقات خود را درباره نقش الیگارشی پارسی در تاریخ ایران منتشر کنم.این تحقیق در واقع‏خلاء بزرگی را در تاریخنگاری معاصر ایران پر می‏کرد و یکی از عوامل مهم مؤثر در تحولات ایران‏را معرفی می‏کرد که تاکنون کاملا مورد غفلت قرار گرفته بود.

زمانی که کار بر روی الیگارشی پارسی را دنبال می‏کردم،به تدریج به پیوندهای عجیب آن باالیگارشی یهودی رسیدم و متوجه شدم که چنان اشتراکی میان این دو کانون وجود دارد که اصلانمی‏توان آن‏ها را از هم تفکیک کرد.مثلا اگر سر جمشید جی جی جی بهای پارسی از بزرگ‏ترین‏تجار تریاک جهان در قرن نوزدهم بود،خانواده ساسون،که سران یهودیان بغدادی بودند،نیزهمین جایگاه را داشتند و متحدا و در شراکت با پارسیان عمل می‏کردند.در طول قرن نوزدهم،کشت و صادرات تریاک ایران نیز در انحصار شبکه‏ای بود از کارگزاران ساسون‏ها و سران طایفه‏پارسی.در کودتای 1299 و استقرار سلطنت پهلوی در ایران نیز الیگارشی پارسی و زرسالاران‏یهودی مشترکا عمل کردند.لرد ریدینگ،نایب السلطنه هند از زمان کودتا تا خلع رسمی قاجاریه‏(1299-1304 ش.)سر روفوس اسحاق نام دارد و اولین یهودی است که نایب السلطنه هند شد.

لوید جرج و چرچیل(نخست وزیر و وزیر جنگ انگلیس در زمان کودتا)هر دو هم از نظر خانوادگی‏و هم شخصا با یهودیان ثروتمند انگلیس پیوندهای بسیار نزدیک داشتند.ادوین مونتاگ(وزیرامور هند در دولت وقت بریتانیا)و هربرت ساموئل به خانواده یهودی ساموئل تعلق داشتند و درزمان جنگ اوّل جهانی نقش بزرگی در استقرار یهودیان در فلسطین ایفا کردند.این دو نفرپسر عموهای سر مارکوس ساموئل،بنیانگذار کمپانی رویال داچ شل،بودند که به عنوان‏بزرگ‏ترین و دسیسه گرترین غول نفتی قرن بیستم شناخته می‏شود.

مقارن با کودتای 1299 درایران،سر هربرت ساموئل از سوی دولت لوید جرج به عنوان اولین کمیسر عالی بریتانیا درفلسطین منصوب شد و به تعبیر دایرة المعارف یهود«اولین یهودی بود که پس از 2000 سال برسرزمین اسرائیل حکومت کرد.»به این ترتیب،تصویر جدیدی از استراتژی کانون‏های‏استعماری غرب در دوران جنگ اوّل جهانی و بعد از آن در منطقه خاورمیانه به دست آمد.یک‏بعد اصلی این استراتژی را استقرار سلطنت پهلوی در ایران تشکیل می‏داد و بعد اصلی دیگر رااستقرار حاکمیت یهودیان بر فلسطین.

در بررسی بیشتر،به نقش یهودیان در شکل دهی به طایفه پارسی رسیدم.می‏دانیم که‏پرتغال اولین قدرت غربی است که در قرن شانزدهم یک امپراتوری مستعمراتی در شرق ایجادکرد و همین میراث بود که در قرن هفدهم به هلندی‏ها و در قرن هیجدهم به انگلیسی‏ها رسید.

متوجه شدم که سران طایفه پارسی از قرن شانزدهم در غرب هند به عنوان کارگزاران محلی وبومی پرتغالی‏ها برکشیده شدند و به تدریج در قرون بعد در پیوند با سایر استعمارگران اروپایی به‏قدرت و ثروت فراوان رسیدند.و متوجه شدم که در ایجاد و توسعه امپراتوری مستعمراتی پرتغال‏و اسپانیا،یهودیان جایگاه مهمی داشتند و بعدها همین نقش را در امپراتوری‏های مستعمراتی‏هلند و بریتانیا ایفا کردند.پدیده دیگری که در این زمان با آن آشنا شدم«مارانوها»یا یهودیان‏مخفی هستند.این‏ها گروهی از یهودیان بودند که به ظاهر مسیحی می‏شدند ولی در باطن‏همچنان یهودی بودند.مارانوها یک پدیده بسیار مهم در تاریخ اروپای جدید هستند.بعضی ازآن‏ها وزرای مقتدر پادشاهان اسپانیا و پرتغال بودند و بعضی در مقامات عالی کلیسا جای داشتندو تعدادی از آن‏ها حتی به مقام کاردینالی رسیدند.کریستف کلمب با پول و سرمایه همین‏مارانوها به قاره آمریکا سفر کرد و خود او نیز مارانو بود.در کتاب زرسالاران مفصلا درباره این‏پدیده بحث کرده‏ام و این فرضیه جدّی را مطرح کرده‏ام که جان کابوت،بنیانگذار سفرهای‏اکتشافی-مستعمراتی انگلستان،و پسرش سباستیان کابوت نیز باید مارانو باشند.

به هر حال،این یهودیان-مارانوها در بازسازی فرهنگی طایفه پارسی بسیار مؤثر بودند وروحیات و روانشناسی و فرهنگ خودشان را در میان ایشان اشاعه دادند.به عبارت دیگر،نوسازی‏طایفه پارسی به شکل امروزی آن در پیوند با یهودیان صورت گرفت و اسطوره آوارگی پارسیان،که در افسانه کاملا موهوم و بی‏پایه معروف به قصه سنجان انعکاس یافته،در دوران پیوندپارسیان با پرتغالی‏ها جعل شد.این اسطوره آوارگی و روانشناسی مولود آن،شباهتی عجیب به‏فرهنگ یهودیان دارد و تأثیر یهودیان بر فرهنگ و خلقیات پارسیان تا بدان حد بزرگ است که‏برخی محققین هندی و غربی از پارسیان به عنوان«یهودیان هند»یاد می‏کنند.به عبارت دیگر،طایفه پارسی در هند از نظر فرهنگی یک فرقه کاملا بازسازی و نوسازی شده است.ادعای ایرانی‏تبار بودن آن‏ها هم به کلی جعلی است.چنانچه تحقیقات مردم شناسی جسمانی نشان می‏دهدپارسیان به یقین از مردم بومی شبه قاره هند و از نژاد دراویدی هستند.چهره ظاهری آن‏ها هم‏به روشنی این مسئله را نشان می‏دهد.آن‏ها تا قبل از پیوند با اروپاییان و یهودیان،حتی خود رازرتشتی نمی‏دانستند و هیچ متن دینی زرتشتی در اختیار نداشتند.همه این تحولات و آشنایی‏آن‏ها با اوستا و متون زرتشتی به کمک اروپاییان و یهودیان و از طریق متونی ایجاد شد که از ایران‏برده شد و در اختیار آن‏ها نهاده شد.

 

ادامه دارد ...

 قسمت دوم


نوشته شده توسط: زیتون


خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 
 Atom 



:: کل بازدیدها ::
130632


:: بازدیدهای امروز ::
13


:: بازدیدهای دیروز ::
35



:: درباره من ::

زیتون
یک ایرانی هستم و به حرف های غربی ها اعتماد ندارم.

:: لینک به وبلاگ ::


:: پیوندهای روزانه::

شهر هزار چهره [445]
هولوکاست دروغ مقدس غرب [84]
تحریم کالاهای حامی اسرائیل [109]
میانبری برای شیطان پرستی [127]
صهیونیسم زیر سایه هالیوود [111]
از شراب تا شهادت [95]
یک دقیقه سکوت [60]
کریستین امانپور کیست ؟ [232]
دموکراسی آمریکایی [59]
سلطه صهیونیسم برسیاست‌های اینترنتی آمریکا [122]
هولوکاست ،معامله پنهانی [90]
[آرشیو(11)]


:: فهرست موضوعی یادداشت ها::

پروتکلها[5] . موقعیت یهود در ایران .


:: آرشیو ::

مصاحبه با دکتر شهبازی
پروتکلهای سران یهود
تسلط فرهنگی
تکاپوی صهیونی در ایران
ترویج فساد
بهائیت
سازمان ملل
مقابله با اسلام
سینما و تئاتر
هلوکاست
شخصیت ها
رسانه ها
سلطه بر آمریکا
وقایع
نفوذ در کشورها
اخبار
اختاپوس
رادیو و تلویزیون
طنز


:: دوستان من (لینک) ::

باشگاه مطالعاتی و تحقیقاتی صهیونیسم
مرکز عرضه محصولات فرهنگی ضد صهیونیستی
سایت علمی پژوهشی یهود
مرکز اطلاع رسانی فلسطین
مسعود ده نمکی
محمد حسن قدیری ابیانه
شهید مهدی آنیلی
سینما و صهیونیسم
تلویزیون اینترنتی قدس
فیلم پژوه
آنتی 300
خبرگذاری قدس
اسرائیل
صهیونیسم دروغ بزرگ
غرب پژوه
باشگاه مطالعاتی و تحقیقاتی صهیونیس
شبکه ضد پاتر
یهود شناخت
اسرائیل و سازمان یهود
صهیونیزم و ادیان
یهود
مبارزه با صهیونیسم
انجمن مبارزان با یهود
دکتر شهبازی
بچه های اهل قلم
اندیشه درخشان
بررسی و نقد بهاییت
تاریخ فلسطین
رسانة نابرابر
مرکز بازنگری در تاریخ
چشم انداز یهود
ذهن‌های بدعت گذار
جبهة مقاومت اسلامی
رادیو اسلام
فراماسونری ویهود


:: لوگوی دوستان من ::














:: خبرنامه ::