تلویزیون های صهیونیستی
اهمیت تلویزیون از خبرگزاریهای بینالمللی کمتر نیست.درحال حاضر،این رسانه،به دلیل راهیابی به تمام خانهها،مهمترینکانال ارتباط با مردم است.شاید رساترین تعریف از تلویزیون،عبارتی باشد که در دایرةالمعارف آمریکا،در سال 1980 ثبتشده است:«در عصر حاضر،تلویزیون،چشم و گوش آدمهاست.»
وقتی سخن از تلویزیون است،ناگزیر با این حقیقت روبروهستیم که آمریکا دارای قویترین شبکههای تلویزیونی جهان است.
اما چه دردناک است وقتی در مییابیم که صهیونیستها اینشبکهها را به طور کامل در سیطره خود گرفتهاند و دیدگاههایشانرا به افکار عمومی جهان دیکته میکنند.
در آمریکا،در حدود 1100 شبکه تلویزیونی و 7200 ایستگاهرادیویی وجود دارد.در این کشور نخستین شبکه تلویزیونی درسال 1939 و به هنگام برپایی نمایشگاه بینالمللی نیویورک آغازبه کار کرد.
سه شبکه آمریکایی ای.بی.سی؛سی.بی.اس و ان.بی.سیمشهورترین شبکههای تلویزیونی جهان به شمار میآیند.شبکه تلویزیونی ای.بی.سی در سیطره صهیونیستهاست.
لئونارد جانسون(رئیس)،مارتین روبنشتاین(مدیرکل)،افرامرایشتان(معاون مدیرکل)و صدها خبرنگار و گزارشگر و فیلمبردارو مسؤولان فنی دیگر این شبکه یهودیان طرفدار صهیونیسمهستند.صهیونیستها با پرداخت مبالغی هنگفت به این شبکه ازآن حمایت میکنند.برای مثال،درآمد شبکه ای.بی.سی از محلآگهیها،فقط در سال 1982،مبلغ دو میلیارد دلار بود که بیشترینمقدار این مبلغ را مؤسسهها و بانکهای یهودی پرداخت کردند.
شرکت سی.بی.اس نیز تحت سیطره صهیونیستهاست.رئیس و صاحب این شرکت،ویلیام بیلی یهودی نواده یک یهودیروسی است که در سال 1888 از اوکراین به آمریکا مهاجرت کردهبود.مدیر کل آن ریچارد سالانت یهودی است و علاوه بر این دو،صدها یهودی دیگر در بخشهای فنی و اداری آن مشغول به کارهستند.
شبکه ان.بی.سی نیز در چنگ صهیونیستهاست.رئیس اینشبکه آلفرد سیلورمن یهودی است و پیش از او رابرت سارنویهودی ریاست آن را بر عهده داشت.مدیر کل این شبکه هربرتسیکوسر است و همانند دو شبکه دیگر صدها یهودی صهیونیستدر قسمتهای مختلف آن مشغول به کار هستند.
برای پی بردن به عمق نفوذ صهیونیستها در این سه شبکه،لازم به یادآوری است که افکار،ایدهها و نظرهای حدود 250میلیون آمریکایی،صدها میلیون نفر دیگر در اروپا،کانادا،امریکایلاتین و بسیاری نقاط دیگر جهان تحت تأثیر این سه شبکهآمریکایی قرار دارند.
صهیونیستها مهمترین ایستگاه رادیویی امریکا،یعنی صدایآمریکا را نیز در اختیار دارند.رابرت گلدمن یهودی،سرپرستبخش اخبار این رادیو،عضو هیأت مدیره انجمن یهودیانامریکاست.او پیشتر در وزارت امور خارجه امریکا پست مهمیداشت و مدتهای مدیدی کارشناس ارزیابی برنامههای مؤسسهفورد بود.
صهیونیستها با تهیه برنامههای مختلف تلویزیونی ایدههایخود را به تماشاگران القا میکنند.برای مثال در ماه فوریه سال1964 شبکه ان.بی.سی هر شب برنامههایی پخش میکرد که براساس زندگی شخصیتهای کتاب عهد عتیق،تورات،تهیه شدهبود.مجری این برنامه،راهبی لوتری به نام استاک بود.
دستدرکاران این برنامه قصد داشتند از این طریق،افکار عمومیامریکا را به این مسئله معطوف کنند که یهودیهای و آمریکاییهادارای دین واحد و مشترک بوده و یهودیها در به صلیب کشیدنحضرت مسیح(ع)دخالتی نداشتهاند.
شبکه ان.بی.سی نیز به مدت چند هفته و هر هفته به مدتچهار شب،برنامههایی درباره دستگاه امنیتی اسرائیل،موساد،پخش میکرد.این سریال ستایشنامهای برای صهیونیستها بود وآنان را مردمی شجاع، باهوش و ایثارگر نشان میداد.همزمان باپخش سریال موساد،سریال دیگری از همین شبکه پخش میشدکه در آن ستم نازیها بر یهودیان به تصویر کشیده شده بود.دستدرکاران این شبکه با پخش همزمان این دو سریال قصدداشتند افکار عمومی آمریکا را در همان حال که به سمت یهودیانمتمایل میکنند به تعجب و شگفتی نیز وادارند.
به هنگام اشغال لبنان از سوی صهیونیستها،در اواسط سال1982،شبکههای تلویزیونی آمریکا،دیدگاههای صهیونیستی راتبلیغ میکردند.وقتی هم خبر فاجعه کشتار صبرا و شتیلا وعینالحلوه پخش شد،شبکههای تلویزیونی آمریکا به شکلیخبیثانه دست به کار شدند تا صهیونیستها را تبرئه کنند و اینجنایات فجیع را به مارونیها نسبت دهند.اما دیری نپایید کهنقش حکومت بگین در این کشتارها بر ملا شد و این شبکهها ناچارشدند رویه خود را قدری تعدیل کنند.لذا ضمن اینکه به بگین[نخستوزیر وقت اسرائیل]و وزیر جنگ او،شارون حملهمیکردند،مواظب بودند که حساب این دو را از صهیونیسم جدا کنند. .
در دهم سپتامبر 1982،شبکه ان.بی.سی گزارشی را ازجکاندرسون(که گرایشهای صهیونیستی او بر کسی پوشیدهنیست)از بیروت پخش کرد.اندرسون در این گزارش،سازمانآزادیبخش فلسطین را مزدور شوروی(سابق)میخواند و سربازانصهیونیست را مردانی خارقالعاده و سوپر من توصیف میکرد.
در آغاز تهاجم صهیونیستها به لبنان،شبکه ان.بی.سیمصاحبهای را با عزر وایزمن وزیر جنگ اسبق صهیونیستهاترتیب داد.نامبرده درباره کتاب خود موسوم به جنگ به خاطرصلح سخن میگفت.شبکه مذکور با این اقدام قصد داشت برایافکار عمومی آمریکا توجیه کند که آنچه صهیونیستها انجاممیدهند به خاطر صلح است؛حتی اگر به صورت تهاجم و اشغالکشور همسایه و به قیمت کشته شدن و آوارگی هزاران نفر باشد.
برنامههای تلویزیونی شبکههای تحت سیطره صهیونیستهابرای تمسخر و مسخ چهره مسلمانان،نقش پلیدی بازی میکنند.گستاخی و بیشرمی تهیه کنندگان سریال معروف هاوایی صفر بهآنجا رسید که نام سگ قهرمان این سریال را[...]گذاشتند.
یکی از سهامداران عمده شرکت میاکان،از مشهورترینشرکتهای تهیه برنامههای تلویزیونی آمریکا،مناخیم جولان یهودیاست.این شخص شرکت سینمایی معروف کانن را نیز در تملک دارد.
در انگلیس نیز شرکت بزرگ تهیه برنامههای تلویزیونی موسومبه شرکت گرانادا در تملک سیدنی برنشتاین یهودی است.همینشخص اینگرید برگمن ستاره مشهور سینما را متقاعد کرد که دریک سریال تلویزیونی نقش گلدامایر نخستوزیر اسبق اسرائیل رابازی کند.در سریال زنی به نام گلدا،گلدامایر به شکل قهرمانیاسطورهای تصویر شده است.
در آماری که روزنامه العرب چاپ قطر در،تاریخ19/8/1981 منتشر کرد،آمده است که تلویزیون انگلیس درفاصله میان ماه مارس 1979 تا ماه مه 1980،در حدود 138ساعت برنامه در ستایش صهیونیستها و نکوهش مسلمانانپخش کرده است.
لازم به یادآوری است،یکی از سه نفر سیاستگذار برنامههایرادیو تلویزیون انگلیس،یهودی است.مایکل کینز گزارشگر رادیوانگلیس مستقر در فلسطین اشغالی نیز از طرفداران پر و پا قرص صهیونیستهاست. مجله هفتگی شنونده که از سوی اداره رادیوانگلیس منتشر میشود،در یکی از شمارهای خود،ضمن معرفیمایکل کینز یهودی،ایدههای صهیونیستی او را منتشر کرد.
استورات یانگ یهودی،رئیس هیأت امنای رادیو انگلیس،درتاریخ 29/6/1983 در رادیو لندن به صراحت اظهار کرد کهنسبت به یهودی الاصل بودن و گرایشهای صهیونیستی خودافتخار میکند.
لردلوگرید،مالک شرکت تهیه برنامههای تلویزیونیای.تی.وی که انگلیسیها او را یهودی کوتاه قامت مینامند،بههمراه برادر خود لرد ولفونت،امپراتورهای آینده صنعتبرنامههای تجاری تلویزیون انگلیس به شمار میآیند.
لردلوگرید بر اساس کتابی که هارولد ونبز صهیونیست نوشتهبود،فیلم تلویزیونی مرگ یک شاهزاده خانم را ساخت.این فیلمنخستین بار در 9 آوریل 1980 از تلویزیون انگلیس پخش شد وسپس اغلب شبکههای تلویزیونی جهان آنرا به نمایش گذاشتند.در سرتاسر این فیلم به احکام شریعت اسلام به ویژه احکام مربوط
به زنا حمله شده بود.طبق اعتقاد لوگرید یهودی،اینگونه قصاص،عملی وحشیانه و مخالف آزادی زنان است.
در روزهای 29 و 30 سپتامبر 1979 یک کنفرانس مطبوعاتیدر لندن برگزار شد که موضوع اصلی آن تصویر اعراب دررسانههای غرب بود.پروفسور جاک شاهین آماری به اینکنفرانس ارائه کرد که عملا نشان میداد؛بیش از بیست برنامهتفریحی شبکههای تلویزیونی آمریکا(که در آن زمان پخشمیشد)سراسر توهین به مسلمانان است.
پروفسور شاهین درسخنان خود به سریال شبی در بیزانس اشاره کرد که سراسرتوهین به اعراب است.قصه این سریال اقتباس از کتابی است بهنوشته ابروین شاو که در آن هیچگونه ذکری از اعراب به میاننیامده،اما سناریونویس صهیونیست آن،برنامه را طوری تدوینکرده که اعراب را تروریستهای عاشق خونریزی نشان میدهد.
هرگاه یک سریال تلویزیونی طرفدار پیدا کند،صهیونیستهاقهرمانان آن سریال را برای دیدار از اسرائیل و ملاقات با رهبرانصهیونیست دعوت میکنند.سپس دستگاههای تبلیغاتیصهیونیستی از این دیدارها فیلمهایی تهیه میکنند که در آنهنرپیشههای مشهور به ستایش از صهیونیسم،زبان میگشایند.برای نمونه بازیگران سریال مشهور دالاس از اسرائیل دیدارکردند.بگین نخستوزیر وقت،آنان را به حضور پذیرفت وعکسهای فراوانی از این دیدار تهیه شد.خبرگزاریآسوشیتد پرس،عکسی از این دیدار به سرتاسر جهان مخابره کردکه در آن یکی از قهرمانان سریال،کلاه گاوچرانها را بر سر بگینمیگذاشت.
هنرپیشه دیگری به نام راجر مور به خاطر سخنانستایشآمیز از صهیونیسم پاداش گرفت.صهیونیستها بهشرکتهای سینمایی تحت سیطره خود توصیه کردند این هنرپیشهرا زیر چتر حمایت خود بگیرند.این شرکتها نیز نقش اولفیلمهای مشهور جیمز باند را به او محول کردند.
شبکههای تلویزیونی و رادیویی فرانسه نیز در چنگال اختاپوسصهیونیسم قرار دارند.تلویزیون فرانسه تاکنون برنامهها وسریالهای بسیاری پخش کرده که رنگ و بوی تبلیغاتصهیونیستی داشته است.زمانی هم که فرانسوا میتران رئیسجمهور فرانسه به اسرائیل رفت،تلویزیون فرانسه از ارکستراورشلیم برای اجرای برنامه دعوت کرد و یک فیلم مستند ساختهکلود لانزمن یهودی تحت عنوان اسرائیل...چرا؟به نمایش.گذاشت و رادیوی این کشور نیز برنامهای تحت عنوان صدایاسرائیل پخش کرد.
یکی از فیلمهای تبلیغاتی صهیونیسم که از تلویزیون فرانسهپخش شد عملیات انتبه بود.این فیلم که پیش از این درباره آنسخن رفت.از دلاوریهای سربازان صهیونیستی در آزادسازیگروگانهای اسرائیلی در فرودگاه انتبه اوگاندا حکایت میکند.فیلمدو قسمتی راهزن نیز که اسرائیلیها را به شکل سوپرمن نشانمیدهد از تلویزیون فرانسه پخش شده است.با آغاز سال 1983،کانال دوم تلویزیون فرانسه، سریال مستندی تحت عنوان جنایتکاران جنگ پخش کرد.ماجراهایاین سریال بر اساس قصههای واهی کشتار و سوزاندن یهودیان بهدست نازیها ساخته شده بود.
هنگامی که تمام رسانههای بینالمللی،حتی رسانههایی که درسیطره صهیونیسم هستند به ناچار از بگین و شارون به خاطر کشتارصبرا و شتیلا و عینالحلوه انتقاد کردند،رادیوی شماره یک اروپا کهاز رادیوهای رسمی فرانسه به شمار میآید،با اصرار فراوان،این دونفر صهیونیست را مورد ستایش قرار داد و از بیگناهی آنهاسخن سر داد.
صهیونیستها کانال دوم تلویزیون ایتالیا را نیز تحت نفوذ خوددارند.این کانال در تاریخ 26/9/1982 فیلمی مستند تحت عنوانبمبی به خاطر اسلام پخش کرد که هدف آن ایجاد هراس نسبتبه تلاشهای کشور اسلامی پاکستان برای ساخت بمب اتمی بود.
در این فیلم مصاحبهای با مناخیم بگین،نخستوزیر وقتاسرائیل،انجام شده بود که در آن تأکید میکرد،اسرائیلبرخورداری دشمنانش را از چنین سلاحی تحمل نخواهد کرد؛حتیاگر این دشمن غیر عرب باشد.
یکی از فیلمهای مشهور تلویزیونی که ساخته و پرداختهصهیونیسم است،هولوکاست نام دارد.این نام اصطلاحی است کهصهیونیستها آنرا به عنوان نمادی برای کورههای آدمسوزیوضع کردهاند و ادعا میکنند که هیتلر،یهودیان را در این کورههاسوزانده است.
این فیلم تاکنون چند بار ساخته شده و در آخرین نسخه آنمریل استریپ،ستاره مشهور آمریکایی،بازی کرده است.صهیونیسم جهانی به پاداش این خدمت،در سال 1983،به اینهنرپیشه برای ایفای نقش در فیلم گاندی،جایزه اسکار داد.گفتنیاست،بن کینگزلی یهودی،نیز در این فیلم نقش گاندی را ایفا کردهاست.
صهیونیستها از ماجرای ترور جان اف کندی،رئیس جمهوراسبق آمریکا و از پای درآمدن لیهاروی اوزوالد(متهم به قتلکندی)به دست جک روبی روبنشتاین یهودی بهرههای فراوانیبردند.آنان از روی این ماجرا فیلمی سراسر تبلیغاتی به نفعصهیونیستها ساختند.متأسفانه این فیلم در بعضی کشورهایعربی به نمایش در آمد.
در این فیلم،جک روبی روبنشتاین یک وطنپرست آمریکاییاست که از کشته شدن رئیس جمهور خود متأثر شده و تصمیممیگیرد که از قاتل رئیس جمهور انتقام بگیرد؛لذا در منظر دههاپلیس محافظ،قاتل کندی را به قتل میرساند.زمانی که روبیدستگیر میشود بازپرس از او میپرسد چرا لیهاروی را کشتهاست؟
و او پاسخ میدهد:من انتظار داشتم که یک آمریکایی غیور پیدا شود کهانتقام رئیس جمهور محبوب ما را بگیرد.اما وقتی ناامیدشدم خودم تصمیم به انجام این وظیفه گرفتم تا به همهجهان ثابت کنم که ما یهودیان آمریکا بیش از هرآمریکایی دیگر رئیس جمهورمان را دوست داریم.
بر کسی پوشیده نیست که در جملههای مزبور از طریق بازی باعبارات،به گونهای تبلیغ شده تا صهیونیستها قهرمانانیوطنپرست نشان داده شوند.
فیلم تلویزیونی زنی به نام گلدا که زندگی گلدا مایر،نخستوزیر اسبق اسرائیل را به تصویر میکشد،یکی از مهمترینفیلمهای تبلیغاتی صهیونیستها است.این فیلم در شرکتسینمایی پارامونت آمریکا متعلق به هود کنسون یهودی،ساختهشده است.
ساخت این فیلم چهار ساعتی،با چهار میلیون دلار هزینه به پایان رسید.در فیلم گلدا 75 هنرپیشه اسرائیلی نقش ایفا کرده و70 نفر دیگر نیز در امور فنی آن همکاری داشتهاند.نقش گلدامایررا نیز اینگرید برگمن ستاره مشهور آمریکایی ایفا کرده است.
تلویزیون اسرائیل در تاریخ 5/9/1982،این فیلم را پخشکرد.در فیلم زنی به نام گلدا،صهیونیستها قهرمانانی سرشار ازحکمت،قدرت و انسانیت نشان داده میشوند.
در صحنهای ازفیلم،یک خبرنگار آمریکایی از گلدامایر میپرسد:چرا شمامشهور هستید؟گلدا پاسخ میدهد:من نه به خاطر حکمت یاقدرتم، بلکه به این دلیل که زنی یهودی هستم و از قوم یهوددفاع میکنم مشهور هستم.
در صحنه دیگری از فیلم مزبور،یکی از اعضای کنگره آمریکاکه مخالف صهیونیسم است.به خانهگلدا میرود و درمییابد کهخانم نخستوزیر،کارهای منزل را خود شخصا انجام میدهد.او ازعضو کنگره عذرخواهی میکند و به انجام کارهای منزل ادامهمیدهد.سپس قهوه آماده میکند و به نزد مرد آمریکایی بازمیگردد.عضو کنگره که با شک و تردید ناظر این صحنههاست،دچار شگفتی میشود و ناگهان از موضع مخالفت با صهیونیستهاعقبنشینی میکند و به ستایش این زن بزرگ میپردازد!
در یکی دیگر از صحنههای فیلم به منظور نمایش دموکراسیصهیونیستی،گلدامایر بروی صدها تظاهر کننده خشمگین که علیهاو شعار میدهند،لبخند میزند.
در صحنهای دیگر،گلدامایر،گروهی از کودکان آمریکایی را بهحضور میپذیرد.کارگردان فیلم در این صحنه تلاش میکند کهگلدا را زنی بسیار مهربان نشان دهد.یکی از کودکان آمریکایی ازگلدا میپرسد:چه وقت میان شما و همسایگان عرب شما صلحبرقرار میشود؟او پاسخ میدهد:وقتی که عشق اعراب بهفرزندانشان بر نفرت آنها از یهودیان غلبه کند.آن وقت صلح درمیان ما برقرار میشود!
در یکی دیگر از صحنهها،گلدامایر،در برابر جمعیت زیادی ازیهودیان امریکایی سخنرانی میکند؛او میگوید آیا میدانید چرا مااینجا هستیم؟و خود پاسخ میدهد:برای اینکه ما ملت برگزیدهخدا هستیم و خداوند سرزمین اسرائیل را به ما بخشیده است.
نکته دیگری که باید درباره این فیلم اضافه شود،سخناناینگریدبرگمن،بازیگر نقش گلداست.او پس از پایان فیلمبرداریگفته بود:
وقتی بازی در نقش گلدامایر را آغاز کردم،عشق براندیشهام مستولی شد و شیفته این زن بزرگ شدم.اوهم وفادار است و هم بسیار راستگو.گلدا با سرزمیننیاکانش پیوند دارد و هیچ چیز درباره او دروغ نیست.
ناگفته نماند که برای تهیه این فیلم،علاوه بر شرکت پارامونت،جین کورمن که دارای دو تابعیت آمریکایی و اسرائیلی است نیزسرمایهگذاری کرده بود.
فیلم یسوع ناصری،از دیگر برنامههای تلویزیونی است که بویصهیونیسم از آن به مشام میرسد.تهیه کننده این فیلم لردلوگرید یهودی انگلیسی است.در کشور انگلیس،در حدود 21میلیون نفر و در آمریکا در حدود 91 میلیون نفر این فیلم رادیدهاند.لوگرید در این فیلم سعی کرده است،حضرت مسیح(ع)را با ریشهای یهودی نشان دهد و با این کار احساسات مسیحیان رابه سوی اسرائیلیها متمایل کند.
لرد لوگرید چند فیلم تبلیغاتی دیگر هم برای صهیونیستهاساخته است.یکی از این فیلمها اکسودوس (خروج) نام دارد کهماجرای تأسیس دولت صهیونیستی در فلسطین را به تصویرمیکشد.لوگرید سریال تلویزیونی دیگری به نام ده فرمان که بهموسی قانونگذار نیز شهرت دارد ساخته است.سناریوی اینسریال در اصل با صحنه گم شدن حضرت موسی(ع)در بیابانآغاز میشد.اما لوگرید اصرار کرد که این صحنه جایش را بهصحنه دیگری بدهد.در صحنه مورد نظر لوگرید،مصریهاکودکان یهودی را گرد آورده و سپس سر میبرند.بر کسی پوشیدهنیست که اصرار لرد لوگرید برای گنجاندن این صحنه در آغازسریال، هدفی جز برانگیختن حس همدردی تماشاگران باصهیونیسم نداشته است.
راهزن،نام یکی دیگر از فیلمهای تلویزیونی است که در آنتلاش شده،تا از یک طرف چهره صهیونیستها را زیبا جلوه دهندو از طرف دیگر،مسلمانان را در افکار عمومی جهان زشت معرفیکنند.
این فیلم دو قسمتی،ساخته کینیث اناکین،کارگردانصهیونیست است.ماجرای این فیلم درباره یک مرد یهودی استکه در سال 1925 به همراه همسر و پسر خود در بیابانهای عربیگم میشوند.همسر او میمیرد و مرد یهودی تصمیم میگیرد که بهآمریکا باز گردد.او کودک خود را نزدیک عرب بادیهنشین
میگذارد و آن عرب کودک را بیدرالفی مینامد.زمان سپریمیشود و بیدر برای ادامه تحصیل به آمریکا میرود.او بعدها بهبیروت میآید و با یک دختر لبنانی ازدواج میکند و این زن برایاو دختری به دنیا میآورد.کارگردان صهیونیست،سپس باگنجاندن صحنهای،تماشاگران را غافلگیر میکند.در این صحنه که
مراسم بزرگداشت کندی رئیس جمهوری اسبق آمریکا به تصویرکشیده شده،بیدر با یک دختر آمریکایی که در فیلم موبورهالیوودی نام دارد آشنا میشود و با او پیوند زناشویی میبندد.اوهمسر لبنانی خود را به خاطر اینکه برای او پسری به دنیا نیاوردهاست طلاق میدهد!
کینیث اناکین،کارگردان صهیونیست،سمپاشی خود را از همیننقطه آغاز میکند.دختر بیدر که از همسر لبنانی او است،به صفوفچریکهای فلسطینی میپیوندد.فرمانده چریکهای فلسطینی دراین فیلم به شکل غول تشنهخونریزی نشان داده میشود.دختربیدر به همراهی گروهی از چریکها،یک هواپیمای آمریکایی رامیرباید که همسر آمریکایی پدرش به همراه پسر خود در میانمسافرین هواپیماست.بیدر برای نجات همسر و پسرش از دست[به اصطلاح]اعراب وحشی به سازمان امنیت اسرائیل موسادمتوسل میشود.این سازمان،گروهی کماندو اعزام میکند که بهدرون هواپیما راه مییابند و گروگانها را آزاد میکنند.در اینصحنه،کارگردان صهیونیست،تماشاگران را غافلگیر میکند؛زیرابیدر ناگهان در مییابد که فرمانده کماندوهای اسرائیلی،پدر خوداوست که در سال 1925 وی را به عربی بیاباننشین سپرده بود.
این فیلم پر از مغلطه و دور از منطق است:دختر بیدر از همسرلبنانی او که در سال 1952،یعنی حداقل یک سال بعد از نخستینازدواج او،به دنیا آمده است،چگونه میتواند[با این سن کم]چریک شود و در عملیات هواپیماربایی سال 1960 شرکت کند؟ طبق وقایع فیلم،بیدر در جشن بزرگداشت کندی که به خاطرمبارزه انتخاباتی او در سال 1960 برپا شده،با دختر آمریکاییآشنا میشود.آیا دختری با حدود ده سال سن میتواند درعملیات هواپیماربایی شرکت کند؟از طرف دیگر،مردی که درسال 1925 متأهل و دارای یک فرزند بوده و حداقل در مرز سیسالگی قرار داشته است،چگونه میتواند در سال 1961 که حدودا65 سال سن دارد،یک گروه کماندو را رهبری کند؟
عجیب است که این فیلم علی رغم مغلطههای فراوانی که با عقلو منطق جور در نمیآید،با استقبال بینظیر تماشاگران شبکههایتلویزیونی آمریکا، انگلیس، فرانسه و سایر کشورهای اروپایی روبروشده است.
از دیگر فیلمهای تلویزیونی سرشار از تبلیغات صهیونیستی،سریال انگلیسی یاد بگیریم است.قهرمانان این سریال اتباعکشورهای مختلف هستند که در کلاس یادگیری زبان انگلیسی گردآمدهاند.کارگردان صهیونیست، در سناریوی خود دو دانشجو،یکیمسلمان پاکستانی و دیگری هندی و از فرقه سیک را گنجاندهاست.دانشجوی هندی در تمام طول سریال به مسلمانان پاکستانیو به اسلام اهانت میکند.برای مثال،در یکی از قسمتهای اینسریال،استاد انگلیسی از دانشجوی هندی میخواهد کلمهایمترادف با واژه کودن پیدا کند،دانشجوی هندی بلافاصله میگوید«مسلمان».مایه تأسف است که تلویزیون کشور اردن روزپنجشنبه 21/10/1982،این قسمت از سریال را برای سومین بارپخش کرد.