صهیونیستها چگونه توانستند بر رسانههای فراگیر جهان سیطره پیدا کنند؟
در پاسخ باید گفتکه چنین وضعیت و موقعیتی نتیجه برنامهریزیها وزمینهسازیهای دراز مدت بوده است. طبق این نقشهها،صهیونیستها توانستند با شستشوی مغزی مردم جهان،به ویژه مردم آمریکا و اروپا،چهره خود را از افرادی خبیث ، مکار ، آزمند ، خونریز و ترسو ، به صورت افرادی شجاع ، نابغه ، دارای پشتکار ، آرمانگرا و هوشمند جلوه دهند. در سال 1869 راشورون- خاخام یهودی- در سخنرانی خوددر شهر پراگ ، پیرامون اهمیت رسانهها در نظر یهودیان ،گفت:
اگر طلا نخستین قدرت ما برای سیطره بر جهان است ، مطبوعات باید دومین قدرت ما باشد.
نخستین کنگره صهیونیسم در سال 1897 در شهر بال سوئیسبه ریاست تئودور هرتصل،مهمترین نقطه تحول در شیوهشستشوی مغزی مردم بود.تا آن زمان یهودیان،در نظر جوامعاروپایی چهرهای منفی داشتند.دلیل نفرت مردم از یهودیان قبضهکردن تمام فعالیتهای اقتصادی بود.شاعران و ادیبان اروپایی دربسیاری از آثار خود ، این چهره را به خوبی ترسیم کرده و درنوشتههای خویش به مذمت آنان برخاستند.نمایشنامه«تاجرونیزی»نوشته شکسپیر شاعر مشهور انگلیسی که در آن شخصیتشایلوک-تاجر آزمند یهودی-به تصویر کشیده شده بود،یکی ازآن آثار است.
با توجه به این چهره ، طبیعی بود که حکمای صهیون در کنگرهبال،توجه خود را به تحقیق درباره نفرت از شخصیت یهود در نزد افکار عمومی معطوف کنند.نظر این عده بر این امر مستقر شد کهطرح«دولت اسرائیل» -که هرتصل در کتاب دولت یهود در سال1895 به زبان آلمانی نوشته بود- با وجود حس تنفر از یهود درنزد ملتهای آمریکا و اروپا،عملی نخواهد شد.ناگفته نماند کههرتصل در طرح خود،دولت اسرائیل را«سنگر مقدم تمدن غرب در برابر بربریت»نامیده بود.
اولین کنگره صهیونیسم،قطعنامهای صادر کرد که به عنوان «پروتکل رهبران صهیون» معروف شد.در بند دوازدهم اینقطعنامه،چگونگی سیطره بر رسانههای فراگیر و به ویژه مطبوعات،که در آن زمان قدرتمندترین رسانه محسوب میشد،تشریح شدهاست.
در بند مزبور آمده بود:
« تمام کانالها(رسانههایی)که بازگو کننده اندیشههاست باید به طور کلی در دست ما باشد. هر گونه چاپ و انتشارات باید از آن ما باشد. ادبیات و مطبوعات،مهمترین و قدرتمندترینکانالهای تبلیغاتی و آموزشی است و باید زیر سیطره ماباشد.دشمنان ما نباید رسانهای در اختیار داشته باشند کهبه وسیله آن اندیشههای خود را بروز دهند.در غیر اینصورت،باید عرصه را چنان بر آنان تنگ کنیم کهنتوانند از طریق این رسانه به ما حمله کنند.هیچ خبری به هیچ کجا درز پیدا نمیکند مگر اینکه مااجازه داده باشیم.برای دستیابی به این خواسته باید بررسانههای خبری-که تعدادشان در جهان کم است- سیطره داشته باشیم.در این صورت ،تنها،خبرهایی که ما انتخاب میکنیم ، به گوش جهانیان میرسد. باید تمام مطبوعات را در قبضه داشته باشیم تا هروقت بخواهیم،احساسات مردم را پیرامون مسألهایبرانگیزیم و هر زمان اراده کنیم ، جدالهایی را که درخدمت منافع ما باشد ، راه بیندازیم و از این طریق براذهان سیطره پیدا کنیم. »
ارتباط بین خبرگزاریها و مطبوعات،همچون رابطه تفنگ و باروت است.تفنگ هرگز مفید و ثمربخش نخواهد بود مگر آنکه باروت آن مهیا و آماده باشد.همانگونه که سازندگان باروت و فشنگ بر تفنگداران سیطره و غلبه دارند، خبرگزاریها نیز بر مطبوعات غالب و چیرهاند. در حقیقت خبرگزاریها خبر را به دستمیآورند و آن را پرورش میدهند و به آن جهت میدهند و سپس آن راتحویل مطبوعات و رسانههای گروهی رادیو و تلویزیون میدهند ، رادیو و تلویزیون و مطبوعات ، این اخبار را پخش میکند و به نقاط گوناگون میرسانند. این اخبار وارد اذهان و افکار مردم شده به صورت آراء و اندیشه ونظریه آنان تجلی میکند،و به عبارت دیگر خبر اسلحهای است تبلیغاتیکه خبرگزاریها آن را ذخیره میکنند و تهیه مینمایند و مطبوعاتسربازانی هستند که این سلاحها را به سوی خوانندگان خود شلیک میکنند.
بدیهی است جمعیتی مانند یهود که دارای سرزمین حقیقی و معلومینیستند و هر گروه از آنان به صورت مهاجران در گوشهای از دنیا زندگیمیکنند در صورتی میتوانند یک ملت به حساب آیند که پیوسته بایکدیگر در ارتباط مداوم باشند و برای موجودیت دروغین خود کسبمشروعیت بنمایند.
از آنجا که این مشروعیت نیازمند تبلیغات مداوم است بنابراینصهیونیستها پیوسته کوشیدهاند تا به وسایل خبری و بر ابزار مطبوعات تسلط پیدا کنند،و این چهره ناهنجار است که نیازمند آرایش است و گرنهروی دل آرام را حاجت مشاطه نیست ، بنابراین به آن درجه که اسرائیلیک موجود غاصب و ناهنجار و غیر واقعی است به همان مقدار نیازمندتبلیغات و کسب و جاهت و کسب مشروعیت میباشد.حالا که سرّ سلطه صهیونیزم بر خبرگزاریها معلوم شد،اجازه بدهیدبه شرح مختصری از این سلطه بپردازیم:
از 5 بنگاه خبرگزاری جهان،4 بنگاه تحت اداره قطعی صهیونیسم و منافع سلطهگران غربی است.
اگر به جدول نام خبرگزاریهای جهان نگاه کنیم، نام خبرگزاریرویتر را در صدر میبینیم ، جالب است بدانیم که بنیانگذار اینخبرگزاری،یعنی جولیوس پاول رویتر-متولد 12 ژوئیه 1816 درشهر کاسل آلمان-یهودی بود و تا سال 1844، اسرائیل بییرجوزف نامیده میشد.
وی یکی از یهودیان ثروتمندی است که سالها قبل از علنیشدن صهیونیسم ، با همه وجود در به وجود آمدن اسرائیل یعنی دولتیهودی در فلسطین ، فعالیت میکرد وی از اولین کسانی است که در اواسط قرن نوزده باخریدن زمین و باغهایی در فلسطین،سنگ اول بنای دولت غاصباسرائیل را گذارد رویتر در 1849 در بانک عمویش،در شهر«گوتینگن» آلمان، مشغول کار شد و در برخورد با«گاوس»، فیزیکدان مشهور،متوجهموضوع تلگراف شد.در 1849 آژانسی برای جمعآوری خبر درفرانسه و بلژیک ایجاد کرد تا آلمان را به خطوط تلگراف آن دو کشوربپیوندد. ابتدا این نقاط را با کبوترهای نامهبر با یکدیگر مرتبط ساخت و بعدا در صدد تأسیس خبرگزاری برآمد. رویتر در 1851 به انگلستان رفت و تابعیت آن را پذیرفت و همزمان با برقراری کابل زیردریایی انگلیس و فرانسه، بنگاه خبری تازهای در لندن دایر نمود و کمکم کارش رونق گرفت. خبرگزاری رویتر با در اختیار قرار دادن متن سخنرانی ناپلئون سوم، تنها یک ساعت پس از ایرادسخنرانی،به مطبوعات انگلستان در سال 1858 میلادی،توانست در سطحی بینالمللی،گوی سبقت رااز دیگران برباید. این خبرگزاری همچنین موفق شد اخبار جنگ داخلی آمریکا را در آن زمان با سرعتتمام منتقل سازد.در همین سال جراید انگلستان حاضر به انتشار اخبار تلگرافی رویتر شدند و سپس رویتر دامنه فعالیت خود را گسترش داده امتیاز خطوط تلگرافی آلمان-انگلستان-انگلستان-فرانسه و فرانسه-ایالات متحده را نیز بدست آورد و امروزه عده زیادی از نشریات وفرستندههای رادیویی و تلویزیونی از مشترکین این خبرگزاری هستند. وی در سال 1871 به لقب«بارون» افتخار یافت. در 1872 پخش اخبار بین ممالک جهان تحت استیلای یک کارتلخبری درآمد که شامل «رویتر» و «ولف» و «هاواس» و «اسوشیتدپرس» بود.در کنار این گسترش تشکیلات خبری،رویتر به کارهایاستعماری وسیعی هم دست زد که منجمله در ایران ، در سال 1872کهناصرالدین شاه در صدد مسافرت به اروپا بود و میرزا حسنخانمشیرالدوله ناچار بود که برای او پول تهیه کند،وی به کمک سفیرانگلستان و دادن رشوههای لازم ، در مقابل پرداخت 40000 لیره امتیازبسیار وسیعی به مدت 70 سال برای کشیدن راهآهن،حق انحصاریکلیه معادن جز طلا و نقره و سنگهای قیمتی،تأسیس بانک و غیرهگرفت که این امتیاز حتی به قول لرد کرزن«واگذاری کامل وفوقالعاده عجیب تمام منابع صنعتی یک کشور به دست بیگانگان»بود.
بعدا دولت ایران (ظاهرا بر اثر فشار روسیه) به علت اینکه اجرای عملیات در مدتی که در امتیازنامه مقرر شده بود آغاز نگردیده ، امتیازنامه را لغو کرد؛ ولی چندی بعد برای جلب رضایت انگلیسها ، امتیاز دیگری به مدت 60 سال به رویتر اعطاء نمود، که اساس آنتأسیس بانک شاهنشاهی ایران با حق انحصاری صدور اسکناس بود، ولی در این امتیازنامه هم، فروعی زاید بر اصل درج شده بود از قبیلاینکه بانک حق دارد «اقدام به هر عمل مالی،صنعتی و تجارتی کهصلاح بداند بکند» و نیز حق انحصاری در تمام مملکت برای استخراجمعادن آهن، مس، سرب، منگنز، زغال سنگ و غیره به آن اعطاء شدهبود.بانک شاهنشاهی روزبهروز توسعه یافت و در امور تجارتی تقریبا بیرقیب بود و نقش مؤثری در معاملات بازرگانی و سیاست پولی ایرانایفا میکرد.
در سال 1309 ه ش دولت ایران توفیق یافت که حق انحصارنشر اسکناس را از بانک شاهنشاهی به مبلغ 200000 لیره انگلیسیبازخرید نماید که در اسفند 1310 به موجب قانون به بانک ملی ایرانواگذار گردید ».
رویتر در سال 1899 در شهر نیس فرانسه از دنیا رفت.
در سال 1848 - یعنی تقریبا همزمان با رویتر- پنج روزنامهآمریکایی توافق کردند که خبرگزاری آسوشیتدپرس را تأسیسکنند. این خبرگزاری در سال 1900 وضع جدیدی پیدا کرد؛ زیرابه یک شرکت تعاونی مبدل شد و اغلب روزنامهها و مجلات مشهور آن زمان آمریکا -که اکثر آنها در دست یهودیها بود- دراین شرکت عضو شدند.
در سال 1907 ادوارد اسکرایبس و رای ویلسن هوارد یکخبرگزاری به نام اسکرایبس هوارد یونایتدپرس به راه انداختند. این خبرگزاری جای یک بنگاه خبری ضعیف را که در سال 1897تأسیس شده بود ،گرفت. در سال 1909 ویلیام راندولف هیرست، هم یک خبرگزاری به نام اینترناسیونال نیوز سرویس تأسیس کردکه این دو خبرگزاری در سال 1958 متحد شدند و کار جدید خودرا تحت عنوان خبرگزاری یونایتدپرس اینترنشنال آغاز کردند.
ویلیام هیرست بعدها با یک زن یهودی به نام ماریون دیویس ، یکی از مشهورترین رقاصههای آن زمان ، ازدواج کرد و همین امرباعث شد که جامعه یهود در انتخابات فرمانداری نیویورک از هیرست حمایت کنند.
در سال 1851 در فرانسه ، هاشیت یهودی ، خبرگزاری هاشیت را تأسیس کرد. این خبرگزاری تا پیش از جنگ جهانی دومبه وسیله هوراس فینالی یهودی اداره میشد. پیش از این هم ، یکیاز افراد خانواده یهودی هاواس در سال 1835 خبرگزاری هاواس را تأسیس کرد. این خبرگزاری ، بعدها به خبرگزاری رسمی حکومت فرانسه تبدیل شد و تا پیش از جنگ جهانی دوم، شارل لویس هاواس یهودی آن را اداره میکرد.
با این مقدمات و با مواردی که نقل شد معلوم میشود که «سرمایهداری و امپریالیسم» اصولا یک پدیده یهودی است.این یهود سرمایهدار «قوم برتر» نژادپرست است که هر روزی چون بت عیار به شکلی درمیآید و گاه با نام انگلستان و گاه به اسم آمریکا،خون مردمدنیا را در شیشه میکند. رسانههای گروهی آمریکا اخباری را به اطلاع مردم میرسانند که در راستایسیاستهای دولت و صهیونیسم بین الملل است.به عنوان مثال اگر یک نوجوان فلسطینیسنگی را به سمت یک صهیونیست مهاجم در اسرائیل پرتاب کرده و باعث شود تا از دهان وی خونی جاری گردد،این خبر را با آب و تابی پخش خواهند نمود و با بستگان او مصاحبه مینمایند. ولی از کشتار و شکنجه هر روزه مردم فلسطین که توسط صهیونیستها صورت میپذیرد،سخنی به میان نمیآورند و اگر هم بعضی مواقع بهعلت شدت ظلم و جنایت،مجبور به پخش آن شوند،نگاهی بسیار کوتاه و گذرا به اخبارسانسور شده خود خواهند داشت.زمانی که یک صهیونیست وارد مسجد الاقصی شد وتعداد زیادی از نمازگزاران را به خاک و خون کشید،رسانههای گروهی آمریکا،بسیارمختصر گفتند که طبق اظهارات مسئولین اسرائیل،یک فرد روانی،به تعدادی ازفلسطینیها آتش گشود و در این رابطه،تعدادی از آنان کشته شدند!
براستی آیا شما میتوانید یک خبرنگار آمریکایی را نام ببرید که با دولتمردان ایرانمصاحبه کرده ، جهود و یا وابسته به صهیونیستها نباشد؟ شاید در جواب خواهید گفتکریستین امانپور(Christian Amanpour) ! باید گفت آنزمانی که کریستین امانپور بهایران آمده بود ، دوست پسرش ، جیمز روبین- سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا- بود که او نیز یک صهیونیست است و چند سالی است که کریستین امانپور با او ازدواج کرده است.
باربارا والتر(Barbara Walter) از شبکه تلویزیونی ای بی سی(ABC) ، مایک والس(Mike Wallace) از شبکه تلویزیونی سی بی اس(CBS) و یا تد کاپل(Ted Koppel) از شبکه تلویزیونی ای بی سی(ABC) ، همه و همه صهیونیست میباشند. (البته تعداد صهیونیستها خیلی بیش از اینهاست ولی علت آوردن نام این افراد، این است که بامسئولین جمهوری اسلامی ایران مصاحبه نمودهاند.)
حال شما توقع دارید که این صهیونیستها اخبار صحیح و چهره واقعی ایران را به مردم آمریکا و دنیا ارائه دهند؟! به هر طریق که بتوانند ، زهر خود را خواهند ریخت! در ضمن صهیونیستها زمینه رشد و ارتقاء را برای یک خبرنگاری که برده آنان و اسرائیل نباشد ، فراهم نخواهند نمود.
نوشته شده توسط: زیتون