فرانسه، پایگاه دایمی صهیونیستها
شصتمین سالگرد تاسیس رژیم صهیونیستی در حالی برگزار شد که «فرانسوا گید»، محقق و پژوهشگر فرانسوی اخیراً کتابی را با نام «کتمان حقایق اسرائیل» به رشته تحریر
درآورده است او همراه با «ژان ماری لوپن» از رهبران جبهه ملی و نیز رهبران
حزب سوسیالیست بشدت از سیاستهای حامیانه سارکوزی رئیس جمهور فرانسه از
صهیونیستها انتقاد کردند.
در این راستا، تاریخ دفاع و حمایت فرانسه از موجودیت رژیم اشغالگر
قدس به اولین سالهای قرن بیستم برمی گردد؛ درست در زمانی که دو سال از
برافروخته شدن آتش جنگ جهانی اول در سال 1914 می گذشت.
کنسول فرانسه با سفیر انگلستان در امور خاورمیانه که در آن موقع «شرق
آسیا» می نامیدند و از مسایل خاورمیانه به عنوان مسأله شرق یاد می کردند،
در سال 1916 پیمانی را منعقد کردند که به پیمان «سایکس - پیکو» معروف
گردید. براساس این پیمان استعماری، کشور مستقل فلسطینی از قید استبدادی
امپراتوری عثمانی رها شده بود و نیز اردن به قیومیت انگلستان و عراق و
لبنان و سوریه تحت نفوذ فرانسه درآمدند. سایر مناطق خاورمیانه که عربهای
شیخ نشین بادیه نشین بودند میان دو قدرت وقت تقسیم گردید. درست یک سال پس
از انعقاد پیمان «سایکس - پیکو»، واقعه ای دیگر در همان زمان به وقوع
پیوست که در طول چند دهه قرن بیستم، جهان را با چالش مواجه کرد و آن
پیروزی انقلاب اکتبر روسیه در 1917 درست یک سال قبل از پایان جنگ جهانی
اول بود.
تا سی ام مارس و نیز اول آوریل 1946 که سالگرد تاسیس رژیم اشغالگر
صهیونیستی بود، کشورهای استعماری فرانسه و انگلستان تمام تلاش خود را
معطوف به حمایتهای همه جانبه از آن رژیم نمودند و بویژه فرانسویها را
پایان جنگ دوم جهانی و آغاز جنگ سرد پس از افول قدرت انگلستان و ظهور ابر
قدرت جدیدی به نام ایالات متحده، خود را ملزم به حمایت از رژیم تروریستی
صهیونیستی می دانستند.
این روند تا پایان دوران ژاک شیراک رئیس جمهور سابق فرانسه به صورتی
نه چندان آشکار ادامه داشت، اما با روی کار آمدن سارکوزی حمایتهای فرانسه
از رژیم صهیونیستی عریان و آشکارا وارد مرحله جدیدی شد؛ به طوری که
سارکوزی که پدرش یهودی است، موجودیت نامشروع و غاصبانه رژیم صهیونیستی را
به زعم خود حقی دانست که قابل مناقشه نیست و در دیدار و استقبال از شیمون
پرز رئیس رژیم صهیونیستی تأکید کرد فرانسه همواره دوست واقعی اسراییل بوده
و خواهد بود.
در شهریورماه سال گذشته درست یک ساعت بعد از اعلام پیروزی سارکوزی،
پرز این پیروزی را به وی تبریک گفت و آن را پیروزی اسراییل و یهودیان
فرانسه اعلام نمود. سارکوزی نیز در دیدار با اولمرت در مهرماه سال گذشته
اظهار داشت من دوست اسراییل هستم و تل آویو می تواند بر دوستی من حساب
کند. حمایت آشکار و نامحدود فرانسه طی یکسال گذشته از صهیونیستهای غاصب به
حدی است که می توان پاریس را «خانه دوم» صهیونیستها در جهان به شمار آورد.
سارکوزی چنان در حمایت از رژیم صهیونستی، گوی سبقت را از آمریکا ربوده است
که این عملکرد با توجه به جنایتهای مستمر صهیونیستها علیه ملت فلسطین حتی
با انتقاد افکار عمومی فرانسه روبه رو شده است به طوری که در سالگرد تاسیس
رژیم صهیونیستی، مردم فرانسه با تظاهراتی سراسری همراه با اندیشمندان و
روشنفکران و روزنامه نگاران و اصحاب رسانه های فرانسوی اعتراض خود را به
سیاستهای حامیانه سارکوزی از جنایتهای رژیم صهیونستی در حق مردم مظلوم
فلسطین ابراز کردند و در این زمینه که چرا مقامهای فرانسوی نیز هیچ ابایی
از نقد سیاستهای حکومت قبلی فرانسه به رهبری ژاک شیراک ندارند، افکار
عمومی فرانسه نیز سیاستهای سارکوزی را انفعالی و ذلیلانه معرفی می کردند.
تا جایی که برنارد گوشنر وزیر خارجه فرانسه به واشنگتن به صراحت اعلام کرد
که سیاست خارجی فرانسه دیگر ضد آمریکایی نیست. این موضع بدین معناست که
دولت سارکوزی به عنوان یکی از قدرتهای عمده اروپا، دیگر سیاستهای مهم و
اساسی آمریکا و اسرائیل را به چالش نخواهد کشید.
از دیگر سو سیاستهای جدید فرانسه برای کاخ سفید از ارزش بسیار بالایی
برخورداراست و بوش فراموش نکرده است که از پیش از آغاز جنگ عراق در
سال 2003 میلادی تا چندی پیش تا چه حد با سیاستهای الیزه در زمینه عراق با
مشکل مواجه بود. لذا پیروزی سارکوزی در انتخابات، پیروزی بزرگ برای کاخ
سفید قلمداد شد تا جایی که سیاستهای وی را ادامه سیاستهای تونی بلر نخست
وزیر سابق انگلیس ارزیابی کردند. اما فشارها و انتقادهای شدید داخلی و
خارجی، گوشنر وزیر خارجه فرانسه را بر آن داشت تا ادعا کند که وجود روابط
خوب میان پاریس و واشنگتن به این معنا نیست که ما در همه موضوعها توافق
کامل داریم.
در همین حال روزنامه فیگارو، پرده از ارتباط پنهانی سارکوزی با رژیم
صهیونستی برداشت و براساس یک نامه ارسالی برای پلیس فرانسه نوشت: نیکلای
سارکوزی جاسوس رژیم اسرائیل در فرانسه بوده است.
به نوشته این روزنامه، پلیس قضایی فرانسه درباره یک نامه الکترونیکی
ارسال شده در دوران مبارزات انتخابات ریاست جمهوری برای یکصد نفر از
مسؤولان پلیس فرانسه مبنی بر اینکه رئیس جمهوری برگزیده جاسوس شماره چهار
رژیم صهیونستی است، تحقیق می کند.
براساس این گزارش، افرادی همچون بالکانی، للوشه، دودیان، آشلیمن و
نیکلای سارکوزی از جاسوسان موساد در فرانسه معرفی شده اند. این نامه
ناشناس با تیتر «نفوذ موساد در حزب حاکم فرانسه» می افزاید که نیکلای
سارکوزی، جاسوس شماره چهار موساد در فرانسه است.
فیگارو در ادامه این نامه آورده است: دولت مناخیم بگین در
سال 1978 میلادی با نفوذ به داخل حزب شارل دو گل تأکید کرد تا دولت فرانسه
به یک دوست برای اسراییل تبدیل شود. در این راستا سه شهروند فرانسوی برای
این مساله برگزیده شدند: پاتریک بالکانی، پاتریک دودیان و پیرللوشه، که
بالکانی به عنوان رئیس این گروه در سال 1983 سارکوزی جوان را به عنوان نفر
چهارم این گروه برگزید نفر پنجم نیز در سالهای 90 میلادی به نام مانوئل
آشلیمن انتخاب شد. آشلیمن مشاور شهردار شهر آسفایر بوده وی حلقه ارتباطی
سایر جاسوسان موساد بود. مقامهای فرانسه کشف کرده اند که این نامه از یک
کافی نت در شهر «وال دواز» ارسال شده است. در این محل، ناشناس بودن کار
بسیار آسانی است، زیرا نه نیازی به کارت شناسایی برای استفاده از
دستگاههای رایانه است و نه اینکه دوربینهای مخفی فیلمبرداری کار گذاشته
شده است.
سارکوزی برای ادامه خدمت به صهیونیستها و حمایتهای بی حدوحصر خود از
اشغالگران سرزمین فلسطینی ها، با تمجید و تحسین کاخ سفید مواجه شد و برای
تضعیف دولت منتخب و مردمی فلسطین میزبانی کنفرانسی را با حضور 90 کشور و
نهاد و سازمان بین المللی در روز 17 دسامبر به سفارش آمریکا بر عهده داشت.
حاضران در این کنفرانس متعهد شدند که مبلغ هفت میلیارد و 400 میلیون
دلار با هدف حمایت مالی لازم برای تشکیل کشور فلسطین و حمایت سیاسی از
تلاشهای صلح، به تشکیلات خودگردان فلسطینی کمک کنند.
این در حالی است که با وجود سانسور شدید اخبار و حقایق فلسطین و
جنایتهای توسعه طلبانه صهیونیستها در غزه، این جنایتها از سوی افکار عمومی
جهان و بویژه اروپا و در رأس آن مردم فرانسه محکوم گردید، اما سران
کشورهای اروپایی و شخص سارکوزی با این توجیه بی اساسی که «اسراییل حق دارد
از خود دفاع کند» با چراغ سبز خود دست اشغالگران اسراییلی را در کشتار
مردم بی دفاع و بی گناه فلسطینی باز گذاشتند. سارکوزی برای سرپوش گذاشتن
جنایتهای اسراییلی ها، در اوایل ژانویه 2008 طی نشستی در سفارت فرانسه در
قاهره ادعا کرد که زمان آن رسیده که به مناقشه اعراب و اسراییل و به
درگیریهایی که بیش از 60 سال ادامه دارد، پایان داده شود. اما او هیچ
اشاره ای نکرد که برقراری صلح عادلانه با وجود جانب داری آشکار غرب بویژه
آمریکا و فرانسه از اشغالگران قدس و بی اعتنایی آنها به رأی و نظر بخش
عمده ای از ملت فلسطین و گروه های مقاومت و محاصره غیر قانونی دولت منتخب
و قانونی حماس و نوار غزه چگونه امکان دارد.
ریشه های یهودی نیکلای سارکوزی 52 ساله بر هیچ کس پوشیده نیست، اما
چیزی که غیر منتظره است، تندرویهای او درباره اثبات وفاداری به اسراییل چه
در اظهاراتش و یا در اسناد محرمانه ای بود که همکاری او با موساد را فاش
می کند. سارکوزی که پدرش از یهودیان مجارستان و مادرش از مسیحیان فرانسه
است، از سال 2002 تا 2004 سمت وزارت کشور فرانسه را برعهده داشت و پیش از
بازگشت دوباره به این سمت (2005 تا 2007)، به مدت دوسال وزیر دارایی
فرانسه بود و چند ماه پیش نیز با کسب 3/53 درصد آرا به عنوان رئیس جمهور
فرانسه انتخاب گردید.
او در اولین موضعگیری رسمی خود پس از ریاست جمهوری، در اظهاراتی
تحریک آمیز نسبت به اعراب و مسلمانان مدعی شد که تاسیس رژیم اسراییل
«معجزه قرن بیستم» می باشد! علاوه بر آن حمایت خود را از رژیم صهیونیستی
اعلام و تأکید کرد که امنیت اسراییل «خط قرمز» است که تجاوز از آن
پذیرفتنی نیست. تا جایی که حتی با حق بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمینشان
مخالفت کرده و فلسطین را سرزمین یهودیان دانسته است. اما آنچه که این
ادعاهای سارکوزی را برجسته می کند این است که این اظهارات وی چند روز پس
از آن ایراد شد که روزنامه فیگارو چاپ پاریس فاش نمود زمانی که اسراییل
می خواست به درون حزب «اتحاد برای جنبش مردمی» حاکم در فرانسه نفوذ کند،
سارکوزی از برجسته ترین افرادی بود که موساد توانست وی را برای این منظور
به کار گیرد.
روبرفوریسون ضد هولوکاست فرانسوی در توصیف اینکه چرا اسراییل این
میزان درباره موجودیت و امنیت خود نگران است و این نگرانی را به اصول
سیاست خارجی دیگر کشورهای غربی تبدیل کرده، گفته بود که در اسراییل یک
بیماری روحی و دسته جمعی و یک پارانویای قومی پندارانه (به همه بدگمان
بودن) وجود دارد که از زمان تشکیل رژیم اسراییل تا کنون بسیار تشدید شده
است؛ زیرا بروز این بیماری به این دلیل اتفاق افتاد که رژیم صهیونیستی
پایه های تشکیل دولت خود را در میان دشمنان تاریخی، دینی و سیاسی بنیان
گذاشت و به این طریق خود را در میان دشمنان محصور و منزوی کرد. بنابراین
یا باید دشمنان خود را مقهور می کرد که این نیازمند حمایت قدرتهای بزرگ
بود و یا بنای دوستی و صلح با آنان می گذاشت که این امر غیر ممکن بود؛
زیرا میلیونها فلسطینی آواره و بی سرپناه از شهر و دیار و خانه مادری خود
آواره و تبعید شده بودند و باید به حال آنها فکری کرد. لذا، رژیم اشغالگر
قدس ترجیح داد تا این دشمنی را آن قدر طولانی کند که حداقل دو نسل از
فلسطینی های زمان تاسیس رژیم اشغالگر گذشته باشد و در دشمنی با رژیم
صهیونیستی خسته شوند. اما تحولات دو دهه اخیر و آغاز انتفاضه یا همان
انقلاب سنگ مردم مسلمان فلسطین، ظهور جنبش مقاومت اسلامی حماس و پیروزی
آنها را در انتخابات سراسری و عملیات پیروزمندانه شهادت طلبانه و حملات
موشکی فلسطینیان علیه صهیونیستها، کودتای سیاسی و خیانت ابومازن جانشین
عرفات و تحولات پس از آن بویژه سفرهای زنجیره ای و بی حاصل رایس وزیر
خارجه آمریکا و چنی معاون بوش و گیتس وزیر دفاع آمریکا با چمدانهای خالی
به تل آویو و خاورمیانه نشان از شکست و ناکامی اسراییلیها در خسته کردن
نسلهای بعدی فلسطینی و حامیان این رژیم اشغالگر قدس بویژه سارکوزی رئیس
جمهور فرانسه در شصتمین سالگرد تاسیس رژیم نامشروع آن دارد.
حسین رزمنده
- روزنامه قدس
نوشته شده توسط: زیتون