موقعیت یهود در ایران
تاریخ معاصر ایران گواه این واقعیت است که جامعه یهود در عصر رضاخان و پسرشمحمد رضا پهلوی از موقعیت ممتاز سیاسی،اجتماعی،فرهنگی،حقوقی و به ویژه اقتصادیبرخوردار بود.
قوه مقننه
پس از مشروطیت تا سقوط سلطنت پهلوی،اقلیت یهود همواره یک نماینده در مجلس شورای ملی داشت که البته این روند پس از پیروزی انقلاب اسلامی همچنان تداوم داشته است.
عزیز اله سیمانی در دوره اول،لقمان نهورای دوره دوم تا چهارم و نیز دوره ششم تا سیزدهم،سموئیل حییم دوره پنجم،مراد اریه دوره چهاردهم و پانزدهم و نیز هفدهم تا بیستم،موسیبرال دوره شانزدهم،جمشید کشفی دوره بیست و یکم،لطف اله حی دوره بیست و دوم وبیست و سوم و یوسف کهن دوره بیست و چهارم-که به سقوط رژیم شاهنشاهی در ایران منجر شد-سمت نمایندگی یهودیان را در مجلس شورای ملی عهدهدار بودند.( نخستین دوره مجلس شورای ملی در 13 مهر 1285 شمسی با نطق افتتاحیه مظفر الدین شاه گشایش یافت.در ضمنمجلس شورای ملی تا پایان دوره هیجدهم،2 ساله و از دوره 19 تا 24،چهار ساله بود.در دوره اول مجلس شورای ملی مدتی سید عبد الله بهبهانی وکالت یهود در مجلس شورای ملی را به عهده داشت.)
سموئیل حییم مدتی«تشکیلات صیونیت ایران»را رهبری و هدایت میکرد و افرادی چونلطف اله حی،یوسف کهن،موسی برال،مراد اریه و جمشید کشفی ضمن حفظ عضویت وسمتهای خود در بعضی تشکلها،در کانونهای صهیونیستی نیز حضور و فعالیت داشتند و هراز چند گاهی به فلسطین اشغالی سفر میکردند و با سران رژیم صهیونیستی کاملا مرتبط بودند.
اقتصاد
روزنامه اسرائیلی جروزالم پست در 16 بهمن 1330 شمسی با اشاره به سفر موسی(موشه)برال،نماینده یهود در مجلس شورای ملی ایران،به تل آویو،به نقل از او درباره موقعیت خوب جامعهیهود ایران،چنین نوشت:
در حدود ده هزار نفر از یهودیانی که مایل به مهاجرت به اسرائیل هستند اکنون دراردوگاه تهران متوقف و از کمکهایی که مؤسسات یهود آمریکا و فرانسه میپردازندزندگانی آنان تأمین و انتظار حرکت به طرف اسرائیل را دارند[...]طبق اظهار دکتربرال در حدود 70 هزار یهودی در ایران هستند که به هیچ وجه مورد تعدی واقع
نشدهاند.میان این عده 10 نفر میلیونر و هزار نفر ثروتمند درجه اول و 5000یهودی ثروتمند وجود دارد که همه بازرگان هستند.برخی از این یهودیها به طورجدی در مقام مهاجرت برآمدهاند مشروط بر اینکه بتوانند دارایی خود را همراهآورده و نرخ عادلی برای مبادله پولهای خود به پول اسرائیل دریافت نمایند.
این سند از یک سو نشانگر حضور و نفوذ جدی،گسترده و عمیق یهود در اقتصاد ایران و از سوی دیگر طرح و تلاش اسرائیل و صهیونیسم برای بهره برداری از این موقعیت و اوضاع است.بر طبق اسناد و اطلاعات موجود،یهودیان ایران در بخشهای مختلف بانکی،اقتصادی،صنعتی و تجاری نقش و حضور بسیار داشتند.
اطلاعات موجود حکایت از آن دارد که حتی قبل از تأسیس بانک رهنی ایران،از زمانی کهبانک شاهنشاهی در ایران فعالیت میکرد،یهودیان ساکن تهران به تأسیس بانکهای رهنیمختلف اقدام کردند که اسامی آنها به قرار زیر است:
1-بانک رهنی میرزا خداداد متعلق به میرزا خداداد منتخب و پسران
2-بانک رهنی ربی ملا اهرون کهنیم و یوسف یرمیا(یرمیان)
3-بانک رهنی حاج اسحق و رحمیم آقا بابا زلیخا فهیمیان
4-بانک رهنی آگئولا در دشتی
5-بانک رهنی افندی فامیلی
6-بانک رهنی صدق(ساقی الیاهو اصفهانی).
در بعضی منابع یهودی در خصوص تأسیس بانک رهنی از سوی یهودیان چنین نوشته شدهاست:
قبل از تأسیس بانک ملی ایران در سال 1303،شخصی به نام آقا آشر پسرحاجی الازار بابازاده،پس از مدتها تلاش و پیگیری،جواز تأسیس بانکی به نام«بانک رهنی و کارگشایی اطمینان»را از وزارت فرهنگ که در آن زمان وزارتفرهنگ و صنایع مستظرفه نامیده میشد دریافت کرد.[...]اداره بانک به شخصی بهنام میرزا آقاجان بابازاده معروف به مسیو ژان(پدر خانم لیلی بلور و خانم استربروخیم)سپرده شد.منشی بانک فردی به نام داود سارا خاتون بود[...].آقا آشر درجامعه معروف،به آقا آشر بانکی بود.او خانه بسیار بزرگی داشت که قبلا متعلق بهیکی از شاهان قاجار بود[...].
دومین بانک مشابه را حاجی شموئیل دردشتی و گئولا دردشتی تأسیس کردند.
سومین بانک را حاجی رحمیم و حاجی اسحاق فهیمیان و چهارمین را میرزا خداداد(پدر دکتر منتخب)و پنجمین بانک مشابه به نام بانک خانبابای شانس و حاجی آقابابا بابازاده(عموی آقاجان)به ثبت رسید.
در دوران محمد رضا پهلوی نیز یهودیان حضور خود را در فعالیتهای بانکی توسعه دادند.در زمان سلطنت محمد رضا شاه که فعالیتهای بانکی با دیگر فعالیتهای اقتصادیگسترش فوق العاده پیدا کرد،عدهای از یهودیان ایران در امر سرمایهگذاری برایتأسیس بانک فعالیت کردند.یکی از آنها حبیب القانیان بود که از جمله اعضای هیأتمؤسس بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران بود که در آن زمان،مبلغ قابلملاحظهای سهام بانکی را پذیره نویسی کرد.به همین سبب هم برای دو یا سه دورهبه عضویت هیأت مدیره در آمد.
همین کتاب درباره میزان نفوذ و حضور و نقش یهودیان در بانکهای ایرانی میافزاید:
طی هفتاد تا هشتاد سال عمر بانک در ایران،ابتدا تنی چند از یهودیان ایرانی دربانک شاهنشاهی ایران آغاز به فعالیت کردند و به مقامهای بالا دست یافتند.پس ازبسته شدن این بانک،عدهای از آنها جذب بانکهای دیگر شدند و عدهای دیگر بهکارهای بازرگانی اشتغال پیدا کردند.
درباره چگونگی ورود یهودیها به مراکز بانکی و حوزه نفوذ و حضور آنها چنین میخوانیم:
پس از تأسیس بانک ایران و انگلیس و بانک ایران و خاورمیانه،عدهای از آنهایی[یهودیانی]که قبلا در بانک شاهنشاهی ایران کار میکردند،جذب این دو بانکشدند.پس از تأسیس بانک ملی ایران در 17 شهریور 1307(8 سپتامبر 1928)عدهای از یهودیان ایرانی که دیدند در امر استخدام افراد غیر مسلمانسخت گیریهای پیشین کمتر شده است،به بانک ملی ایران اقبال کردند و تنی چنداز آنان هم به مشاغل سطح بالا دست یافتند.پس از تأسیس بانک مرکزی ایرانعدهای از آنها به آن بانک منتقل شدند و پستهای حساسی به دست آوردند.شکر اله برآوریان که خود یک یهودی است،مدت 20 سال در بانک توسعه صنعتی و معدنیایران حضور و اشتغال داشته و در زمان پیروزی انقلاب اسلامی در سمت معاون مدیر عامل وخزانهدار بانک فعالیت میکرده،اسامی یهودیان شاغل و صاحب مقام در بانکهای ایران راچنین ذکر میکند:
بانک شاهنشاهی:
رحیم احدودت[نیز در]بانک ایران و خاورمیانه
ربیع منصف[نیز در]بانک ایران و انگلیس
الیاهو پیرنظر
عبد اله حکیم فر[نیز در]بانک ملی
ابراهیم بنایان[نیز در]بانک انگلیس و خاورمیانه
صیون اهل زاده[نیز در]بانک ملی ایران
لقمان منظور[نیز در]بانک ملی ایران و خاورمیانه
نصر اله افشانی[نیز در]بانک ملی ایران
ربیع داود سینایی[نیز در]بانک ملی ایران و خاورمیانه
رحمت اله کهنیم[نیز در]بانک بیمه بازرگانان و بانک ایرانشهر
روح اله بقایی اسحاق احدودت
لقمان منظور[نیز در]بانک ایران و خاورمیانه
ظهوریان روبن باباجائیان الیاس اقبالیه
یوئل سنبل ملایم صادقیانی
بانک ملی ایران:
ناصر بنایان موسی احدوت اسرائیل احدوت
عزیز معجوبی عبد اله فروهر صیون ربان
هوشنگ چادرچی ناصر سعدی هارون برادران
خانم حشمت باباجانیان خانم داودی شکر اله آزرمی
سلیمان روح پرور یحیی ابراهیمی هوشنگ کهن طلب
دلیجانی فیض جو پایا
خرسندی
انوشیروان جهانیان[نامبرده افسر ارتش نیز بود]
دکتر سلیمان آقایی[نیز در]بانک مرکزی ایران و بانک اصناف و بانک ایرانشهر.
وی پس از انتقال به بانک مرکزی ایران و فعالیت در اداره نظارت بر بانکها،مدیر عامل بانکاصناف شد.نامبرده پس از تأسیس بانک ایرانشهر،به وسیله بانک توسعه صنعتی و معدنی ایرانبه مدیریت عامل بانک برگزیده شده و تا پیروزی انقلاب اسلامی در سمت یاد شده باقی بود.عبد اله اعتصامی اعظم[نیز در]بانک مرکزی ایران.آخرین سمت او ریاست ادارهاعتبارات بانک مرکزی ایران بود.
موسی پور رستمیان[نیز در]بانک شهریار.او مدیر عامل بانک شهریار شد.
دکتر رحیمیان،متخصص کلیه و مجاری ادرار در بیمارستان بانک ملی اشتغال داشت.
دکتر بدیعی،متخصص زنان در بیمارستان بانک ملی اشتغال داشت.
ادامه دارد ...