سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فتنه (2) یکشنبه 87/1/18 ساعت 3:10 صبح

فتنه(2)

فیلم برگزیده از دیگر فیلم‏های تبلیغاتی صهیونیستی است.

بازیگر این فیلم،رداستایگر،در نقش یک خاخام نژاد پرست ظاهرمی‏شود.این فیلم،ساخته الی لاندو یهودی است و در سال 1982در جشنواره سینمایی مونترال کانادا به نمایش درآمد و چندین‏جایزه گرفت. صهیونیست‏ها تلاش زیادی کردند که بازیگر اول‏فیلم،جایزه اسکار بگیرد،اما گویا خود از این کار منصرف شدند تاجایزه به هنری فوندا،پدر جین فوندا-هنرپیشه‏ای که به‏صهیونیسم گرایش پیدا کرده بود-برسد.ناگفته نماند که‏رداستایگر در فیلم عمر مختار نقش موسولینی را بر عهده داشت.از فیلم‏های دیگر صهیونیستی،فیلم زندگی همه جا سخت است‏ساخته هالیوود است.در این فیلم دو تن از مشهورترین‏کمدین‏های آمریکایی،یعنی چیچو و استرینگ ایفای نقش‏کرده‏اند. در فیلم مزبور،اعراب به صورت جنایتکارانی تصویرشده‏اند که خون زنان را می‏ریزند و به ناموس مردم تجاوز می‏کنند.

در جشنواره سینمایی برلین در سال 1982،سه فیلم‏صهیونیستی به نمایش درآمدند.دختر لورین،نخستین فیلم‏جشنواره محصول مشترک فرانسه و سوئیس به کارگردانی کلودگوریتا بود.ماجرای فیلم پیرامون ستم نازی‏ها بر یهودیان است.

فیلم دوم ستاره زرد،به کارگردانی دیتر هایلدربرانت آلمانی نیزپیرامون ستم نازی‏ها بر یهودیان بود.فیلم سوم،اوقات ما درباغچه،فیلمی آمریکایی بود که در آن ماجرای هولناک زندگی یک‏خانواده یهودی در سال‏های دهه 1920 به تصویر کشیده شده بود.

فیلم دیگری که سیطره صهیونیست‏ها بر صنعت سینما را نشان‏می‏دهد،مارتین گری است. این فیلم که نخستین بار در سال‏1983 در پاریس به نمایش درآمد و با تبلیغات بسیار وسیع رسانه‏های فرانسوی تحت سیطره صهیونیسم همراه بود.فیلم،ماجرای زندگی یک فرد یهودی به نام مارتین گری است که‏زندگی فلاکت باری در آلمان نازی دارد.نقش این یهودی رابازیگر مشهور آمریکایی،مایکل یورک بر عهده داشت و کارگردان‏آن،رابرت ایرنکوم بود که هر دو از هواداران صهیونیسم هستند.به طور قطع،نام بردن از تمام صهیونیست‏های دست در کارسینمای جهان،کاری ناممکن است.زیرا آنها در همه جا حضوردارند و حتی سینمای کمدی و موزیکال را نیز در چنگ خودگرفته‏اند.وقتی کمدین‏ها و بازیگران فیلم‏های موزیکال آمریکایی رااز نظر می‏گذرانیم،نام‏های یهودی مشهور در رأس این فهرست‏قرار می‏گیرند.که از آن جمله عبارتند از:میل بروکس،وودی آلن،باب هوب،جری لوییس،ارنست لوبیچ،فرانک سیناترا، بیلی‏وایلد ، نیل سایمون،کارل رینر،ژول فایور،برادران مارکس‏(دانیکان که نام اصلی‏اش،دیوید دانیل کامیرسکی یهودی،وایدی کانیور که اسم واقعی‏اش ادوارد اسکوویچ یهودی است)، میکی‏رونی، جک لمون،آلن آرلین،[چارلی چاپلین‏]و ده‏ها نفردیگر.

در زمینه فیلمهای ماجراجویانه،عاطفی،تاریخی یا جنگی،به ندرت فیلمی است که کارگردان، تهیه کننده،مسؤولان فنی،یاحداقل یکی از بازیگران آن یهودی نباشد.در اینجا برای نمونه به‏تعدادی از این یهودی‏ها که شهرتی جهانی در صنعت سینمایافته‏اند، اشاره می‏شود:ادامه مطلب...

نوشته شده توسط: زیتون

فتنه جمعه 87/1/16 ساعت 9:0 صبح

فتنه

"فتنه" آخرین محصول صهیونیست ها برای مقابله با اسلام است . سینمای غرب و مخصوصا هالیوود بارها نشون داده که بازیچه در دست صهیونیست هاست . در ادامه مقاله ای با این مضمون رو می خونید :

راستی میان صهیونیسم و سینما چه نسبتی است؟این سئوالی است‏که در طول عمر صد ساله سینما بسیاری
از پژوهشگران وپرسشگران در پی پاسخ آن بوده‏اند و پس از گذشت این همه سال‏هنوز هم
ذهن بسیاری از صاحبنظران هنر و سیاست معطوف این‏پرسش است.

اماچرا"سینما و صهیونیسم"؟ 

هنر هفتم ازبدوپیدایش (در آستانه آخرین سده از هزاره دوم میلادی) تا امروز،غالبا بر آورنده
خواسته‏ها و نمایانگر سیاست‏های جهانی‏صهیونیسم بوده است و این گفتار نه از سر
تعصب و تقلید،که به‏پشتوانه پژوهش و تحقیق ابراز شده و قابل اثبات است.
 

امروزه حتی هالیوود نیز منکر این واقعیت نیست که بسیاری ازمهره‏های کلیدی در سینمای
آمریکا،(صرف نظر از تخصص ایشان ‏در زمینه‏های گوناگون سینمایی) صرفا به این دلیل
که یهودی یایهودی زاده‏اند ، از میان اقران خود برگزیده شده و مدارج ترقی
راپیموده‏اند.

گر چه پیروی ازآیین موسی علیه السلام به معنای تبعیت از مرام‏صهیون نیست و از این رو دو واژه
یهودی و صهیونیست را چهره پنهان داشته و به همین دلیل نیز بیشتر اعضای باشگاه
سری‏خود را از بین پیروان آیین یهود برگزیده است.
حاصل آن که در

تمامی شئون اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی مغرب‏زمین ، ظاهرا همیشه یهودیان (و در حقیقت
همواره صهیونیست‏ها) مقدم بوده‏اند. طبعا هالیوود نیز بعنوان یکی از مظاهر هنر
وتکنولوژی مغرب زمین از این قاعده مستثنی نیست و حتی تلاشی‏هم در جهت انکار این
مدعا ندارد. اصولا در نظام اداری پیچیده‏هالیوود قوانین نانوشته بسیاری وجود دارند
که یکی از آنها رجحان‏یهودیان در تمامی زمینه‏های هنری ، رسانه‏ای و تخصصی است
‏"قاعده بازی" آن است که همواره یهودیان در اولویت‏اند و اگریک یهودی از
مرام سیاسی صهیونیسم نیز جانبداری کند ، طبعا مدارج ترقی در هالیوود را با سرعت
بیشتری خواهد پیمود.اما اگرهمین هنرمند یهودی بیطرف باقی بماند یا ندرتا بر خلاف
نظام‏تبلیغاتی صهیونیسم گام بردارد،به سهولت از گردونه هالیوود بیرون‏خواهد افتاد.

درنظام مافیایی هزار چهره هالیوود ، برای یک هنرمند ضدصهیونیست (حتی اگر یهودی باشد)
جایی وجود ندارد وسرنوشت تلخ بزرگترین هنرمند تاریخ سینما(چارلی چاپلین)گواهی است
بر این مدعا.

"چارلزاسپنسر چاپلین"یهودی زاده فقیر ی بود که دوران کودکی‏را در عسرت و تنگدستی
گذراند و در نخستین سالهای شکوفایی‏سینما در آمریکا با تکیه بر خلاقیت و استعداد
فردی خود سرانجام‏به اوج قله شهرت و افتخار فراز آمد. او بعنوان یک هنرمند
یهودی،در اکثر
ادامه مطلب...

نوشته شده توسط: زیتون

فرانسه، پایگاه دایمی صهیونیستها جمعه 87/1/16 ساعت 8:53 صبح
فرانسه، پایگاه دایمی صهیونیستها
شصتمین سالگرد تاسیس رژیم صهیونیستی در حالی برگزار شد که «فرانسوا گید»، محقق و پژوهشگر فرانسوی اخیراً کتابی را با نام
«کتمان حقایق اسرائیل» به رشته تحریر
درآورده است او همراه با «ژان ماری لوپن» از رهبران جبهه ملی و نیز رهبران
حزب سوسیال
یست بشدت از سیاستهای حامیانه سارکوزی رئیس جمهور فرانسه از
صهیونیستها انتقاد کردند.

در این راستا، تاریخ دفاع و حمایت فرانسه از موجودیت رژیم اشغالگر
قدس به اولین سالهای قرن بیستم برمی گردد؛ درست در زمانی که دو سال از
برافروخته شدن آتش جنگ جهانی اول در سال 1914 می گذشت.
ک
نسول فرانسه با سفیر انگلستان در امور خاورمیانه که در آن موقع «شرق
آسیا» می نامیدند و از مسایل خاورمیانه به عنوان مسأله شرق یاد می کردند،
در سال 1916 پیمانی را منعقد کردند که
ادامه مطلب...

نوشته شده توسط: زیتون

ایرانیکا و یارقاطر (2) سه شنبه 86/12/14 ساعت 5:0 صبح

ایرانیکا و یارقاطر (2)

پشت پرده دانشنامه ایرانیکا

‏اهمیت و جایگاه دایره المعارف‏ در عرصه علمی و فرهنگی برکسی پوشیده نیست . تفکر صهیونیسم با شناخت   کافی نسبت به این مساله در گردآوری و تدوین اکثر دایره المعارف های جهان نقش کلیدی داشته است .

بنابراین ، جای تعجب نیست که اغلب دایره المعارف‏های‏موجود ، با اینکه اطلاعات خود را در همه زمینه‏ها ، به شیوه‏ای علمی‏و موضوعی ارائه می‏دهند ، با این وجود درباره اسلام و مسلمانان،به طور غیر مستند و تحریف شده سخن می‏گویند.

دکتر کامل‏العسلی در گفت و گو با نشریه الدستور چاپ اردن ، تاریخ‏15/5/1982،در این باره می‏گوید:

نگاهی شتابزده به دایره المعارف انگلیسی بریتانیکا ، دایره المعارف آمریکایی مایر ، دایره المعارف ‏فرانسه و دایره المعارف آلمان ، این واقعیت را آشکارمی‏کند که چگونه این دایره المعارف‏ها ، دیدگاه‏های‏صهیونیستی را  اساس کار خود قرار داده و از آن دفاع‏می‏کنند . در تمام این دایره المعارف‏ها ، از سرزمین ‏فلسطین به نام اسرائیل یاد و ادعا شده که نه در تاریخ و نه در قوانین بین‏المللی ، هیچ‏گاه کشوری به نام فلسطین ‏وجود نداشته  است.

« در این دایره المعارف‏ها حکومت ‏داود و سلیمان آغاز تاریخ بیت‏المقدس قلمداد شده‏ است . این در حالی             است که قدس کنعانی ، پیش ازدوران داود و سلیمان و حداقل دو هزار سال قبل سابقه داشته است. »

دکتر العسلی در ادامه اشاره می‏کند که فصل مربوط به قدس‏ در دایره المعارف اسلامی را یک یهودی صهیونیست نوشته است.

دایره المعارف انگلیسی ( نیوکاکستون ) شدیدا ضد اسلامی است وتوزیع آن در بسیاری از کشورهای عربی      ممنوع است . ( بریتانیکا ) که‏از معتبرترین و رایج‏ترین دایره المعارف‏های دنیا به شمار می‏آید ، بی‏شباهت به نیوکاکستون و بقیه نیست.

برخورد گزینشی غیر علمی و سیاسی  صهیونیسم در دایره المعارف « سازمان بین‏المللی‏یونسکو » نیز مشاهده   می‏شود . این در حالی است که بخش عمده ‏هزینه‏ های این سازمان بین‏المللی از سوی جهان عرب و اسلام‏ تأمین می‏شود.

در جلد سوم دایره المعارف یونسکو ، موسوم به « ‏تاریخ بشریت و پیشرفت علمی و فرهنگی آن » ، تحت عنوان  ‏تمدن‏های بزرگ در دوره‏های میانه ، این ادعای گستاخانه درباره ‏اسلام به چشم می‏خورد:

« اسلام تلفیقی از ادیان یهود و مسیح ، به اضافه سنت‏های‏بت‏پرستی اعراب است . اسلام سنت‏ها و مراسم قبیله‏ ای ‏را به این جهت حفظ کرد تا قبایل را به این دین جذب‏کند. »

در فرهنگ آمریکایی « وبستر » - که بیشتر به دایره المعارف شباهت دارد - از شخصیت عرب با عباراتی اهانت       ‏بار چون : « مردمی‏حیوان صفت » ، « قاتل » ، « خونریز » ، « زن‏باره » ، « آواره » ، « گدا » ، و « شورشی  »‏یاد شده است. رپرست انتشارات فرهنگ وبستر یک آمریکایی‏مدافع صهیونیسم به نام ویلیام لئونیان است.

یکی دیگر از دایره المعارف هایی که با سرمایه گزاری علنی امریکا و حمایت صهیونیسم جهانی انتشار یافته است دایره المعارف « ایرانیکا » است .

این دایره المعارفادامه مطلب...

نوشته شده توسط: زیتون

ایرانیکا و یارقاطر سه شنبه 86/12/14 ساعت 4:0 صبح

ایرانیکا و یارقاطر

دانشنامه ایرانیکا (  Encyclopedia Iranica) پروژه بزرگی است که توسط ایرانشناسان ایرانی و خارجی در دانشگاه کلمبیا دنبال می شود . این دانشنامه درباره فرهنگ و تاریخ ایران به زبان انگلیسی می باشد . هم اکنون این دانشنامه 12 مجلد است و قرار است که به 30 جلد برسد .ایرانیکا توسط استاد احسان یارشاطر ویرایش می شود و مدیریت آن در دست محمد خیامی و شامل 40 ویرایشگر  و 300 پژوهنده می باشد .

ویژگیهای ایرانیکا

ویژگیهای ایرانیکا را بهتر است از زبان تهیه کننده آن یعنی احسان یارشاطر که در مصاحبه ای با حمید کریمی بیان نموده بشنویم :

حمید کریمی : احسان یارشاطر شاید برجسته ترین متخصص زبان، فرهنگ و تاریخ ایران باشد که با اراده ای آهنین، انجام کاری عظیم را آغاز کرده است: مستند ساختن حقایق تاریخ، زبان، و تمدن مردم ایران به شیوه ای علمی، از راه یک پژوهش و ارائه اثری مرجع و همه جانبه در «دانشنامه ایرانیکا». پروژه ای که قابلیت این را دارد که هر که ایرانی است یا به نحوی از فرهنگ ایران تاثیر پذیرفته به آن افتخار کند. در سفر اخیر پروفسور یارشاطر به منطقه سان فرانسیسکو، پیش از جشن گردآوری کمک برای ایرانیکا در 13 می، این افتخار را یافتم تا با او درباره انگیزه هایش برای تکمیل این کوشش عظیم سخن بگویم... :

 

  - آنچه مرا مبهوت ساخته توانایی شما برای ارائه این حجم عظیم از اطلاعات فشرده در «دانشنامه ایرانیکا» است؛ آنهم در زمانی که کمبود منابع قابل اطمینان مورد نیاز برای کارهای پژوهشی و مستند ساختن رویدادهای تاریخی در ایران امروز به یک چالش بزرگ بدل شده است. با این چالش چگونه روبه رو شده اید؟

- این درست است که برای برخی جنبه های تاریخ ما، به ویژه دوره باستان، به منابع کافی - خصوصاً منابع بومی - دسترسی نداریم ولی از برخی منظرهای دیگر برای تاریخ ما به ویژه زمانی که به دوران مدرن نزدیک می شویم منابع کافی برای پژوهش وجود دارد. بگذارید تاریخ قاجار را مثال بزنم. نه تنها تاریخ ها، خاطرات و اسنادی در ایران تهیه شده است بلکه منابعی که در برخی از دیگر کشورها همچون بریتانیا، روسیه، اتریش و فرانسه که همگی با ایران در ارتباط بودند وجود دارد مکمل آنها هستند. سفرنامه های بسیار ارزشمندی نیز از اروپاییان و آمریکاییان در دست است. از سویی دیگر، دست یافتن به اطلاعات دقیق و جامع درباره سلسله اشکانی که بیش از پانصد سال بر ایران حکمفرمایی می کردند بسیار دشوار است و اگر آنچه رومیان و یونانیان درباره آنها نوشته اند، سکه های پادشاهان آن سلسله و یافته های باستان شناسی موجود نبود اطلاعات ما درباره اشکانیان از این هم کمتر بود. دانشنامه ایرانیکا می کوشد که حتی الامکان چهره ای درست از تاریخ و فرهنگ ایران ارائه دهد. نیاز این کار کاربرد یک متد علمی صحیح و بی طرفانه است.

 

- دلیل کمیابی منابع داخلی درباره تاریخ باستان ما چیست؟

- از دوره هخامنشی به دلیل وجود کتیبه ها به ویژه از دوره داریوش  و همچنین نوشته های تاریخ نگاران یونانی خصوصاً هرودوت، کمابیش به منابع کافی دسترسی داریم. با اینحال به دلیل دشمنی یونانیان با ایرانیان و امپراتوری ایران، تصویری که آنها از ایران ترسیم کرده اند و مورد پذیرش بسیاری از تاریخ نگاران غربی قرار گرفته، بیشتر مخدوش شده است. ولی در مورد پارتیان و ساسانیان، دو سلسله بزرگ دیگر پیش از اسلام، چندان خوش اقبال نیستیم. در دوره پارتیان، تاریخ و ادبیات عموماً شفاهی بوده است و اگر هم چیزی ثبت شده ما از آن بی اطلاعیم. از این گذشته، ساسانیان که اشکانیان را سرنگون ساختند و آنان را به خیانت در منافع ایران متهم کردند سخت در پی محو آثار برجای مانده از اشکانیان بودند. از برخی از افسانه های قهرمانانه آنها در شرح جنگاوران از خودگذشته همچون گیو، گودرز و میلاد در شاهنامه حکایت شده است. در مورد ساسانیان، گرچه کتیبه های عظیمی از شاهپور یکم و کتیبه های گوناگونی از زالوت، موبد زرتشتی کردیر، برجای مانده و سکه ها و نوشته های نویسندگان رومی و بیزانسی در دست داریم ولی آنچه ما در اختیار داریم بازتابی کمرنگ از تاریخ آنان در تاریخ های عربی- پارسی است و شرح های شاهنامه نیز با افسانه ها تلفیق شده است. باز هم باید خاطرنشان سازم در این دوره، تاریخ و ادبیات، بیشتر جنبه شفاهی داشته است و تنها در پایان دوره ساسانی بود که تاریخ ایران تدوین شد و با عنوان «خوتای نامگ» به رشته تحریر در آمد. این اثر که به عنوان ماخذ نهایی شاهنامه و همچنین تاریخ نگاران دوره اسلامی مورد کاربرد قرار گرفته تلفیقی است از تاریخ اسطوره ای، افسانه ای و حقیقی. «خواتای نامگ» فاقد هرگونه مطلبی درباره هخامنشیان همچون کورش و داریوش است زیرا ساسانیان اطلاعاتی درباره آنها نداشتند و همه آنچه می دانستند به پیشدادیان و کیانیان افسانه هایی که از نوشته های باستانی زرتشتی به ارث برده بودند محدود می شد.

 

- ظهور اسلام نیز در این زمینه نقشی ایفا کرد؟

- قطعاً. به ویژه با توجه به رایج شدن خط عربی. هر چیزی که بیانگر دیدگاه زرتشتی بود به خط پهلوی نوشته شده بود و اندک اندک برای ایرانیان بیگانه تلقی شد و از میان رفت. مخصوصاً که مسلمانان این آثار را به عنوان آثار کافران می شناختند.

 

- در مورد دیدگاه پیشین شما درباره پاسداری و گسترش فرهنگ و تاریخ ایران به شکلی حتی الامکان درست و واقع بینانه، مسئله ای مربوط به هویت نمادهای فرهنگی همچون مولوی (رومی) و نظامی در بین است و مللی هستند که ادعا می کنند این چهره ها به میراث آنها تعلق دارند. واقعاً چه چیز، ایران را تشکیل می دهد؟ جغرافیا یا زبان؟ شما چه روشی را در تعریف قلمروی کارتان در «ایرانیکا» به کار بسته اید؟ادامه مطلب...

نوشته شده توسط: زیتون

کانون‏های استعماری و تهاجم فرهنگی در قرن نوزدهم‏
مصاحبه با دکتر عبدالله شهبازی - قسمت دهم

کانون‏های استعماری و تهاجم فرهنگی در قرن نوزدهم‏

آیا می‏توان گفت که این گونه پیش فرض‏ها را کانون‏های استعماری ازطریق نهادهایی مانند فراماسونری در تاریخنگاری ایران رواج دادند؟

بله.این ادعا را به طور جدی و مستند می‏توان مطرح کرد و میان رواج این گونه پیشداوری‏هادر تاریخ نگاری ایران و فعالیت‏های فکری و فرهنگی محافل و انجمن‏ها و سازمان‏های مخفی وعلنی وابسته به کانون‏های استعماری و از جمله فراماسونری پیوندهای بسیار عمیق قائل شد وبه این دلیل ترویج این گونه بحث‏های فرهنگی را دارای مقاصد کاملا سیاسی و استعماری دانست.

از اوایل قرن نوزدهم میلادی،یک حرکت فرهنگی بسیار قوی و سازمان یافته در ایران آغازشد که از حکومت هند بریتانیا سرچشمه می‏گرفت.شالوده این حرکت در زمان حکومت ریچاردولزلی بر هند گذاشته شد.خاندان ولزلی نقش مهمی در تاریخ استعمار بریتانیا دارد و ازاین طریق بر تاریخ ایران تأثیر فراوان گذاشته است.هیئت جان ملکم را همین ریچارد ولزلی به‏ایران اعزام کرد.در کتاب زرسالاران درباره خاندان ولزلی و پیوندهای عمیق آن با زرسالاران‏یهودی و خانواده روچیلد بحث مفصلی کرده‏ام.ریچارد ولزلی،فرمانروای هند بریتانیا،در سال‏1800 میلادی یک کالج در کلکته تأسیس کرد که یکی از اهداف آن مقابله فرهنگی با اسلام بود.

در این کالج مسلمانانی که به خدمت انگلیسی‏ها در آمده بودند نقش داشتند مانند میرزا فترت وآقا ثبات.در سال 1811 میلادی این کالج یک میسیونر به نام هنری مارتین را به ایران اعزام کرد.هنری مارتین کارمند کمپانی هند شرقی بود و سر جان ملکم او را به بعضی از رجال سیاسی مهم‏ایران معرفی کرد.هنری مارتین در شیراز در خانه جعفر علی خان،نیای خانواده نواب شیرازی،اقامت گزید و با حمایت خانواده قوام شیرازی فعالیت خود را شروع کرد و به مناظره‏های جنجالی‏‏‏‏دینی با علمای شیراز پرداخت.

دو خانواده نواب و قوام شیرازی نقش مهمی در تاریخ فعالیت‏های استعماری در ایران دارند.

جعفر علی خان نواب قبلا افسر عالی رتبه ارتش هند بود و در سرکوب خونین یکی از شورش‏های‏مردم هند سمت فرماندهی داشت.او بعدا با دختر میرزا حسنعلی طبیب شیرازی ازدواج کرد ودر محله میدان شاه شیراز ساکن شد.این میرزا حسنعلی طبیب پسر حاجی آقاسی بیگ افشاردوست و مشاور کریم خان زند است و خانواده نواب از این طریق با تعدادی از خانواده‏های‏سرشناس شیراز خویشاوند شد.نسل‏های بعدی خانواده نواب نیز نقش مهمی در تاریخ ایران‏داشتند.یکی از آن‏ها غلامعلی خان نواب است که گزارش‏های او به عنوان مأمور سفارت انگلیس‏

با عنوان وقایع اتفاقیه چاپ شده و دیگری حسینقلی خان نواب است که مدتی وزیر خارجه ایران‏و رئیس حزب دمکرات بود.خانواده قوام شیرازی یهودی الاصل هستند و در آن زمان به خانواده‏هاشمیه شهرت داشتند زیرا جد آن‏ها یک یهودی جدید الاسلام به نام آشر بود که نام خود را به‏هاشم تبدیل کرد و پسرش،ابراهیم خان،همان کسی است که کلانتر شیراز و وزیر لطفعلی خان‏زند شد و به خلع زندیه و صعود آقا محمد خان قاجار کمک نمود و در مقام صدراعظم آقا محمدخان و فتحعلی شاه قاجار جای گرفت.در همان سالی که هنری مارتین وارد ایران شد میرزاعلی اکبر خان(قوام الملک اوّل)،پسر حاجی ابراهیم خان کلانتر،بیگلربیگی فارس شده بود.

از این زمان نگارش و چاپ ردیه‏هایی علیه اسلام و قرآن شروع شد که معروف‏ترین آن کتاب‏میزان الحق است.به نظر من این کتاب مهم‏ترین ردیه‏ای است که از آن زمان تا به حال علیه قرآن‏کریم نوشته شده است.ظاهرا این کتاب را یک میسیونر آلمانی وابسته به دستگاه حکومت هندبریتانیا به نام دکتر کارل پفاندر نوشته ولی بررسی متن آن نشان می‏دهد که نمی‏تواند کار پفاندربه تنهایی باشد بلکه او قطعا از کمک مسلمانانی که با متون اسلامی کاملا آشنا بوده‏اند برخورداربوده است.پفاندر دو کتاب دیگر هم دارد:مفتاح الاسرار و طریق الحیات.این موج سازمان یافته‏تهاجم میسیونرها بازتاب وسیعی در میان علمای ایران داشت و یک جنبش ردیه نویسی را ایجادکرد که اولین مقابله فکری علمای شیعه با تهاجم فرهنگی غرب جدید محسوب می‏شود.علمای‏دوره فتحعلی شاه مانند میرزای قمی،ملامحمدرضا همدانی،ملا علی نوری،سید محمد حسین‏خاتون آبادی و ملا احمد نراقی رساله‏هایی علیه میسیونرها یا به قول آن‏ها«پادری»نوشتند.

«پادری»از واژه‏(پدر)اخذ شده و منظور کشیشان مسیحی است.

کمی بعدادامه مطلب...

نوشته شده توسط: زیتون

استبداد شرقی‏ یکشنبه 86/12/12 ساعت 1:26 صبح

استبداد شرقی‏

مصاحبه با دکتر عبدالله شهبازی - قسمت نهم

در زمینه نظری تاریخنگاری ما متأثر از مکتب استبداد شرقی است.مکتب استبداد شرقی در قرن هیجدهم به وسیله متفکرینی چون منتسکیو شکل گرفت و در قرن‏های بعد کسانی مانندمارکس و ویتفوگل آن را بسط دادند.این نوع نگاه به تاریخ بر این پیشداوری مبتنی است که گویا‏‏‏در شرق همیشه حکومت‏ها استبدادی و متمرکز بوده است.این نگاه امروزه مورد قبول محققین‏جدّی نیست.در این زمینه در کتاب زرسالاران بحث کرده‏ام و مقایسه‏ای میان ساختارهای‏سیاسی شرق و غرب به دست داده‏ام.

حتی تا به امروز،تاریخنگاری و اندیشه سیاسی در ایران به شدت تحت تأثیر این مکتب است‏که ساختار سیاسی کشور ما را یکسره در تحت اقتدار تام و تمام دولت مرکزی و پادشاه می‏بیند.این تصویر از تاریخ هخامنشی شروع می‏شود و به تاریخ بعد از اسلام تسری می‏یابد.این در حالی‏است که،به گفته واندنبرگ،اگر بخواهیم بر اساس داده‏های باستان شناسی درباره تاریخ‏هخامنشی سخن بگوییم مثل این است که فقط بر اساس بقایای کاخ ورسای درباره تاریخ فرانسه‏قرن هیجدهم نظر بدهیم.نگاه ما به تاریخ دوره هخامنشی بیشتر متأثر از کتاب تربیت کورش‏کزنفون است که مورخین بعد از مشروطه آن را در آثار خود،مثل تاریخ ایران باستان پیرنیا،به طورمشروح نقل کرده‏اند.کتاب کزنفون سندیت تاریخی ندارد و در واقع الگوسازی او از نظام سیاسی‏اسپارت در یونان باستان است که به نام کورش انجام شده.

در جامعه کهن ایرانی،پیش و پس از اسلام،از پادشاه و حکمران«بزه گر»(چون یزدگرد)،«ظالم» یا«خودکامه» فراوان سخن می‏رود و این تعبیر دقیق و درست است.این با مفاهیم‏«استبداد شرقی»و«توتالیتاریانیسم»تفاوت دارد که منظور از آن جامعه‏ای است که بسیط و فاقدقوانین سامان دهنده نظم اجتماعی و نهادها و ساختارهای سیاسی میانین که کارکرد تحدیدقدرت مرکزی را به دست دارند.جامعه ایرانی-اسلامی،تا پیش از استقرار دیکتاتوری پهلوی دردوران جدید که راه حذف خشن تمامی ساختارهای مدنی را در پیش گرفت،هیچگاه چنین‏نبوده است. پادشاه «خودکامه»، «مستبد»،«ظالم»،«فاجر»و غیره بر جامعه بی‏قانون و فاقدساختارها و نهادهای سیاسی حکومت نمی‏کرد،او پایمال کننده این قوانین و معارض با این‏ساختارها و نهادها بود و دقیقا به این دلیل عناوین فوق بر وی اطلاق می‏شد.اصولا دانش جدیدکمتر جامعه کهنی را چنین«بی‏قانون»و«بی‏نظم»و مقهور اراده تام و تمام یک فرد یا یک گروه‏حاکم می‏شناسد که نظریه پردازان سیاسی مکتب«استبداد شرقی»و«توتالیتاریانیسم» جلوه‏داده‏اند.

 

همپیوندی تاریخی ایرانیان و اعراب پیش از اسلام‏

پیشداوری نظری دیگر که بر تاریخنگاری جدید ایران حاکم شد،تصور وجود یک شکاف ودره عمیق فرهنگی و نژادی و تمدنی میان ایران پیش و پس از اسلام است.مکتب آریایی گرایی‏‏‏‏در شکل دادن این قالب نظری سهم اصلی را داشت.گویا در پیش از اسلام دو حوزه فرهنگی کاملامتمایز آریایی(در ایران)و سامی(در عربستان)وجود داشت و با حمله اعراب حوزه فرهنگی‏سامی،که عقب مانده و بدوی بود،بر حوزه فرهنگی پیشرفته آریایی غلبه پیدا کرد و بخش مهمی‏از میراث تمدن ایرانی را از بین برد.این دیدگاه طیف وسیعی را در بر می‏گیرد و هوادران افراطی‏آن تمامی مصایب کنونی جامعه ایران را ناشی از این غلبه قهرآمیز اسلام و اعراب و غلبه تمدن‏سامی بر تمدن آریایی می‏دانند.

در نقد این الگوی نظری حرف‏های فراوانی را می‏توان مطرح کرد:

در دوران باستان ما تنها ادامه مطلب...

نوشته شده توسط: زیتون

تأثیرپذیری یهودیت از سایر فرهنگ‏ها
مصاحبه با دکتر عبدالله شهبازی - قسمت هشتم

در اینجا لازم است به یک نکته مهم اشاره کنم.فرایند تاریخ بشری بسیار پیچیده و‏‏‏همه جانبه است.زمانی که به نقش و جایگاه یهودیت در این فرایند توجه می‏کنیم نباید چنان درآن غرق شویم که به مطلق گرایی برسیم.من در کتابم تلاش کرده‏ام که از این مطلق گرایی پرهیزکنم و تصویری علمی از فرایند پیدایش کانون‏های استعماری و نقش آن در ایران به دست بدهم.

در این فرایند یهودیت یک عامل البته مهم و مؤثر است زیرا به دلایلی که مفصلا توضیح داده‏ام دربخش عمده تاریخ مسیحی،یعنی از زمان استقرار در بین النهرین در قرون اولیه میلادی،به عنوان یک سازمان منسجم و متمرکز جهان وطن عمل می‏کرده است.در کتاب زرسالاران‏یهودیان را به عنوان تنها نوع جامعه انسانی تعریف کرده‏ام که از تمامی مختصات یک ملت‏برخوردار بود به جز اقامت در یک محدوده معین جغرافیایی و این خلاء را با ایجاد هلاخه(شرع)وسازمان سیاسی خاص خود پر کرده‏اند.علت دوام و بقا این جامعه در طول تاریخ طولانی فوق‏همین دو عامل بوده است و جهانوطنی بودن این جامعه به آن مختصاتی عطا می‏کرده که تادوران اخیر در سایر جوامع یافت نمی‏شد.در دنیای گذشته،که جوامع انسانی به شدت درچارچوب‏های جغرافیایی محصور بودند،تنها یک جامعه وجود داشت که چند زبانه بود،چندفرهنگی بود.همزمان در کانون‏های تمدنی مختلف زندگی می‏کرد و شاخه‏های آن در سراسرجهان با هم ارتباط منظم داشتند و از هم حمایت می‏کردند و از یک مرکزیت واحد تبعیت‏

می‏نمودند.این قوم،یهودیان بودند و این ویژگی به آن‏ها قدرت انعطاف و امکانات مادی وسیاسی و فرهنگی فوق العاده‏ای می‏بخشید.مرکزیت جامعه جهانوطنی یهود از اقتدار سیاسی وقضایی مشابه اقتدار یک دولت بر اتباع خود برخوردار بود و در بعضی جوامع این اختیارات‏قضایی از طرف دولت‏های میزبان به رسمیت شناخته می‏شد.

معهذا،یهودیان در طول تاریخ از محیطهای پیرامون خود تأثیرات فراوان گرفته‏اند.یعنی درآن مقاطع تاریخی که یک تمدن به اوج خود رسیده،بر یهودیان نیز به شدت تأثیر گذاشته است.

آبراهام گیگر و دکتر لئوپولد زونر،که بنیانگذاران تحقیقات جدید علمی در یهودیت هستند،هردو در آثارشان نشان داده‏اند که دین و فرهنگ یهود محصول شرایط اجتماعی و متحول باتحولات اجتماعی و فرهنگی بوده است.دکتر زونز کتابی دارد درباره مواعظ یهودی و نشان‏می‏دهد که یهودیان در طول تاریخ طبق شرایط زمانه آیین‏های خود را تغییر داده‏اند و کتابی‏دارد درباره نام‏های یهودی و نشان می‏دهد که یهودیان همیشه اسامی رایج در فرهنگ‏های‏غالب زمان خود را جذب کرده‏اند.در دوران برتری فرهنگ اسلامی اسامی اسلامی در میان ‏یهودیان رواج یافت،در اسپانیا و پرتغال مسیحی اسامی اسپانیایی و پرتغالی و امروزه در اروپای‏جدید،اسامی اروپایی. ‏‏‏پیدایش تمدن اسلامی سبب یک تحول بسیار بزرگ در وضع یهودیان جهان شد و این تأثیرچنان عمیق بود که ادامه مطلب...

نوشته شده توسط: زیتون

اسطوره هولوکاست و اشغال ایالات متحده آمریکا
مصاحبه با دکتر عبدالله شهبازی - قسمت هفتم

توجه کنیم که تا اواخر قرن نوزدهم یهودیان در آمریکای شمالی از نظر جمعیت بسیار اندک بودند و لذا الیگارشی یهودی به حضور یک جمعیت انبوه یهودی نیاز داشت تا بتواند اقتدارسیاسی خود را تثبیت و تکمیل کند.نتیجه این بود که در آستانه جنگ دوم جهانی،شهرنیویورک با 5/1 میلیون سکنه یهودی به بزرگترین و متراکم‏ترین مرکز یهودیان جهان تبدیل شدو در ساختار جهانی یهودیان همان مقامی را یافت که بندر آمستردام در قرن هفدهم از آن‏برخوردار بود.در این زمان در شیکاگو 350 هزار نفر،در فیلادلفیا 175 هزار نفر و در لندن‏150 هزار نفر یهودی استقرار یافته بودند.

حضور این جمعیت انبوه و بسیار ثروتمند به سرعت چهره فرهنگی و اجتماعی جامعه آمریکارا تغییر داد.یهودیان به همراه خود حرفه‏های سنتی خویش را نیز از روسیه و شرق اروپا به‏«دنیای جدید»منتقل کردند از جمله ایجاد شبکه گسترده تجارت مشروبات الکلی.یهودیان‏مهاجر اروپای شرقی بنیانگذاران تجارت وسیع مشروبات الکلی در آمریکا هستند و این تجارت‏چنان اوجی گرفت و حیات اجتماعی و فرهنگی جامعه آمریکا را به خطر انداخت که در سال‏1933 دولت آمریکا فروش مشروبات الکلی را ممنوع کرد.یک نمونه معروف،ساموئل برونفمن‏یهودی است که در کانادا سکونت داشت و بزرگترین تولید کننده مشروبات الکلی و مواد مخدربرای بازار ایالات متحده آمریکا به شمار می‏رفت.او برای توزیع کالاهای خود شبکه مخوفی درآمریکا ایجاد کرد که آرنولد روتشتین یهودی آن را اداره می‏کرد و بعدا مه‏یر لانسکی یهودی‏ریاست این شبکه را به دست گرفت.کمپانی برونفمن،که«سیگرام»نام دارد،هنوز نیز فعال است وفروش سالیانه آن فقط از طریق مشروبات الکلی بیش از یک میلیارد دلار است.خانواده برونفمن‏مالک کمپانی نفتی تگزاس-پاسیفیک نیز هستند که از بزرگترین کمپانی‏های نفتی ایالات‏متحده است.مجتمع مطبوعاتی«دوپونت»کانادا نیز متعلق به برونفمن‏ها است.بنابراین‏سازمانی که به نام«مافیای آمریکا»معروف شده،برخلاف تبلیغات هالیوود که فقط گانگسترهای‏ایتالیایی را نمایش می‏دهد،از بدو تأسیس ابزار الیگارشی یهودی بوده و هست.در تاریخنگاری‏‏‏‏آمریکا،روتشتین را به عنوان«بنیانگذار تبهکاری سازمان یافته»در این کشور معرفی می‏کنند.

گانگسترهای معروفی مانند ادامه مطلب...

نوشته شده توسط: زیتون

اسطوره پوگروم‏ها چهارشنبه 86/12/8 ساعت 6:54 صبح

اسطوره پوگروم‏ها
مصاحبه با دکتر عبدالله شهبازی - قسمت ششم

پنجمین اسطوره‏ای که فرهنگ و روانشناسی سیاسی یهودیت جدید را شکل می‏دهداسطوره پوگروم‏ها است.

پوگروم واژه روسی است به معنی حمله و کشتار گروهی به وسیله گروه دیگر.از سال 1881میلادی در روسیه و شرق اروپا حوادث مرموزی شروع شد که راز آن تاکنون روشن نشده است.گروهی از درون جنگل‏ها،بخصوص در سرزمین اوکراین،به یهودیان حمله می‏کردند،آن‏ها رامی‏کشتند و سپس ناپدید می‏شدند و تلاش دولت روسیه برای کشف عاملین این جنایت‏ها نیز به‏جایی نرسید.برخی از مورخین یهودی معاصر این قتل‏ها را به گروه‏های انقلابی نارودنیک‏منسوب می‏کنند که درست نیست.استناد آنها تنها به یک اعلامیه از سازمان«نارودنایا ولیا»(اراده خلق)است که در آن دهقانان روسیه را به قیام علیه«استثمارگران یهودی و تزار اشراف»فراخوانده بود.به هر حال،بلافاصله تبلیغات بسیار گسترده‏ای در رسانه‏های اروپای غربی وآمریکا درباره این کشتارها شروع شد و شاخ و برگ‏های فراوانی به آن داده شد و موجی ازهمدردی عمومی به سود«مظلومیت یهودیان»ایجاد کرد.این موجب چنان قوی بود که حتی‏‏‏‏نویسنده آزاده‏ای چون ویکتور هوگو را فریب داد و او طی عریضه‏ای به دولت روسیه خواستار«عدالت و شفقت»در حق یهودیان شد.در تبلیغات آن زمان و در تاریخنگاری کنونی یهود وانمودمی‏شود که این کشتارها را اعمال حکومت تزاری انجام می‏دادند.سندی برای اثبات این ادعاوجود ندارد و قراین نیز چیز دیگری را نشان می‏دهد.یک اصل روشن است،و مورخین دانشگاه‏عبری اورشلیم نیز تأیید می‏کنند،که این حوادث را یک کانون مرکزی و سازمان یافته و پنهان‏هدایت می‏کرده است.قبلا حکومت نیکلای اول را در روسیه سراغ داریم که با الیگارشی یهودی‏میانه‏ای نداشت ولی چنین حوادثی در آن زمان اتفاق نیفتاد.برعکس،این قتل‏ها درست درزمانی اتفاق افتاد که سرمایه‏داران بزرگ یهودی،مانند خانواده‏های گوینزبرگ و پولیاکف،طی‏دهه 1870 نفوذ فراوانی در روسیه پیدا کرده بودند.این حوادث زمانی رخ داد که بدهی دولت‏روسیه به خاندان یهودی روچیلد به مبلغ 69 میلیون پوند استرلینگ رسیده بود.این مبلغ درقرن نوزدهم بسیار هنگفت بود و برابر با میلیاردها پوند امروز است.به هر حال،هم اصل ماجرای‏«پوگروم‏ها»بسیار مرموز است و هم درباره ابعاد آن بسیار اغراق شده و می‏شود.تعداد این‏«پوگروم‏ها» زیاد نبود و اصلا اهمیتی نداشت که به خاطر آن میلیون‏ها نفر یهودی از زندگی درمنطقه‏ای که دویست- سیصد سال در آن حضور داشتند،چشم بپوشند و راهی سرزمین‏های‏جدید شوند.قطعا،پوگروم‏ها نمی‏توانست علت مهاجرتی چنین وسیع باشد.بی‏شک،در پشت‏این حادثه سازمان مخفی نیرومندی قرار داشت که طبق یک برنامه دقیق و با اهداف معین،یهودیان شرق اروپا را به سوی مهاجرت به غرب هدایت می‏کرد.

در این دوران بیش از چهار میلیون نفر یهودی در ادامه مطلب...

نوشته شده توسط: زیتون

<      1   2   3   4   5   >>   >

خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 
 Atom 



:: کل بازدیدها ::
130656


:: بازدیدهای امروز ::
7


:: بازدیدهای دیروز ::
30



:: درباره من ::

زیتون
یک ایرانی هستم و به حرف های غربی ها اعتماد ندارم.

:: لینک به وبلاگ ::


:: پیوندهای روزانه::

شهر هزار چهره [445]
هولوکاست دروغ مقدس غرب [84]
تحریم کالاهای حامی اسرائیل [109]
میانبری برای شیطان پرستی [127]
صهیونیسم زیر سایه هالیوود [111]
از شراب تا شهادت [95]
یک دقیقه سکوت [60]
کریستین امانپور کیست ؟ [232]
دموکراسی آمریکایی [59]
سلطه صهیونیسم برسیاست‌های اینترنتی آمریکا [122]
هولوکاست ،معامله پنهانی [90]
[آرشیو(11)]


:: فهرست موضوعی یادداشت ها::

پروتکلها[5] . موقعیت یهود در ایران .


:: آرشیو ::

مصاحبه با دکتر شهبازی
پروتکلهای سران یهود
تسلط فرهنگی
تکاپوی صهیونی در ایران
ترویج فساد
بهائیت
سازمان ملل
مقابله با اسلام
سینما و تئاتر
هلوکاست
شخصیت ها
رسانه ها
سلطه بر آمریکا
وقایع
نفوذ در کشورها
اخبار
اختاپوس
رادیو و تلویزیون
طنز


:: دوستان من (لینک) ::

باشگاه مطالعاتی و تحقیقاتی صهیونیسم
مرکز عرضه محصولات فرهنگی ضد صهیونیستی
سایت علمی پژوهشی یهود
مرکز اطلاع رسانی فلسطین
مسعود ده نمکی
محمد حسن قدیری ابیانه
شهید مهدی آنیلی
سینما و صهیونیسم
تلویزیون اینترنتی قدس
فیلم پژوه
آنتی 300
خبرگذاری قدس
اسرائیل
صهیونیسم دروغ بزرگ
غرب پژوه
باشگاه مطالعاتی و تحقیقاتی صهیونیس
شبکه ضد پاتر
یهود شناخت
اسرائیل و سازمان یهود
صهیونیزم و ادیان
یهود
مبارزه با صهیونیسم
انجمن مبارزان با یهود
دکتر شهبازی
بچه های اهل قلم
اندیشه درخشان
بررسی و نقد بهاییت
تاریخ فلسطین
رسانة نابرابر
مرکز بازنگری در تاریخ
چشم انداز یهود
ذهن‌های بدعت گذار
جبهة مقاومت اسلامی
رادیو اسلام
فراماسونری ویهود


:: لوگوی دوستان من ::














:: خبرنامه ::